چگونه خلاقیت خود را افزایش دهیم؟
گاهی مردم می گویند که احساس می کنند اصلا خلاق نیستند و کلا در طول زندگی خلاقیت زیادی در امور ندارند. ما در این مقاله می خواهیم به این موضوع بپردازیم و به شما اطمینان دهیم که شما با چنان خلاقیتی به دنیا آمده اید که هرگز نمی توانید در طول زندگی تان از تمامی آن استفاده کنید! شما برای بالا بردن خلاقیت و شانس رسیدن به موفقیت در زندگی تان باید تا جایی که می توانید کارهایی را انجام دهید که توسط آن بتوانید خلاقیت ذاتی خود را آزاد کنید.
به این مثال توجه کنید
تصور کنید یک فنجان قهوه برای خودتان می ریزید و کمی شکر به آن اضافه می کنید. سپس کمی از آن می نوشید و می بینید که هنوز لتلخ است. به نظر شما چه اتفاقی افتاده است؟ پاسخ این است که شکر را به خوبی هم نزده اید تا با قهوه مخلوط شود و طعم شیرینی به خود بگیرد. بنابراین خلاقیت هم مانند شکر در ته فنجان قهوه است. باید آن را به خوبی هم بزنید تا حل شده و با همه نوشیدنی آمیخته شود.
عوامل تاثیرگذار در افزایش خلاقیت
خلاقیت هم مانند هم زدن شکر در فنجان قهوه توسط سه عامل مخلوط می شود که تمامی آن ها تحت کنترل شما هستند.
۱ – اهداف دلخواه
هرچه خواسته های خود را شفاف تر بدانید و فکر مثبت و هیجان بیشتری برای رسیدن به آن ها و موفقیت در زندگی داشته باشید، مطمئنا افراد خلاق تری خواهید بود و به طبع آن ایده های بیشتری به ذهن شما می رسد. به هر اندازه ای که چیزی را بیشتر بخواهید، احتمال پیدا کردن روش ای خلاقانه برای دستیابی به آن بیشتر می شود. به همین دلیل است که می گویند هیچ فرد غیر خلاقی وجود ندارد؛ مگر این که این افراد هیچ هدف انگیزاننده ای برای ادامه زندگی نداشته باشند.
برای خودتان یک هدف مشخص کنید که اگر به آن دست پیدا کنید، بیشترین اثر مثبت را خواهید گرفت و می توانید به موفقیت در زندگی تان برسید. سپس تا جایی که می توانید آن را با شفافیت کامل روی کاغذ بنویسید که حتی یک کودک هم بتواند از آن سر در بیاورد. درک این که چه چیزی را بیشتر از همه می خواهید، محرک ایده هایی کاربردی برای رسیدن به هدف و دستیابی به موفقیت در زندگی است.
۲ – مشکلات دشوار
مشکلات زندگی را می توان یکی از بزرگ ترین محرک ها برای رسیدن به خلاقیت بیشتر در زندگی دانست. اگر مشکل یا مانعی بر سر راهتان وجود دارد که شما را از دستیابی به چیزی که برایتان مهم است باز می دارد، باید بدانید که توانایی و خلاقیت شگفت انگیزی برای از میان برداشتن آن دارید.
شفافیت برای تفکر خلاقانه امری مهم و حیاتی محسوب می شود. روش دستیابی به شفافیت بیشتر این است که نخستین هدف ملی یا جزئی خود را مشخص کنید. چه چیزی را در حوزه خاصی از زندگی می خواهید؟ سپس از خودتان بپرسید که چرا قبلا به این هدف فکر نکرده اید؟ چرا قبلا به آن نرسیده اید؟ سپس از خودتان بپرسید از بین همه عواملی که مانع رسیدن شما به اهداف و موفقیت در زندگی تان شده است، بزرگ ترین و مهم ترین عامل کدام است؟
زمانی که بزرگ ترین مانع یا مشکلی که شما را از دستیابی به مهم ترین هدف باز می دارد را مشخص کردید، ذهنتان پشت سر هم شروع به خلق ایده ها می کند، تا آن مشکل را حل کرده و مانع را از میان بردارد.
۳ – پرسش سوالات متمرکز
پرسیدن سوالاتی از خودتان و دیگران که شما را مجبور به تفکر عمیق در مورد شرایط موجود کند، یکی از محرک های اصلی خلاقیت است. جیم کالینز در کتاب خود به نام «از خوب به عالی» اشاره می کند که یکی از نشانه های شرکت های برتر این است که مدیران اجرایی سوالات بی رحمانه ای از خود می پرسند که آن ها را مجبور می کند عمیقا به شرایط موجود فکر کنند.
پیتر دراکر همچنین در جمله معروف خود می گوید «من مشاور نیستم، رک گو هستم. پاسخ نمی دهم؛ فقط سوالات دشواری از افراد می پرسم که باید تلاش کنند، پاسخ های مخصوص به خود را بیابند.»
شما باید مجموعه سوالاتی را یاد بگیرید که می توان برای آزاد سازی خلاقیت از خودتان بپرسید. به آن ها پاسخ دهید. این سوالات به شما امکان می دهند که به عمق موضوع نفوذ کنید. هرچه سوالات دقیق تر و متمرکزتر باشد، بازتاب های خلاقانه ذهنتان با سرعت بیشتری پاسخ هایی کاربردی ارائه خواهند کرد.
۴ – آزمایش فرضیه ها
یکی از قدرتمندترین راه ها برای برانگیختن خلاقیت این است که مدام فرضیات خود را آزمایش کنید. اطمینان حاصل کنید که اهداف، مشکلات و سوالاتی که مطرح می کنید، واقعیت های زندگی و شرایط فعلی تان هستند. تمرکز بر اهداف اشتباه یا مشکلات اشتباه بی ثمر است.
مدام از خودتان بپرسید «فرضیات من چیست؟» باید به خوبی بدانید که بسیاری از فرضیات شما در مورد زندگی، کار، مشتریان، پول، بازار و افراد دیگر اشتباه، کمی اشتباه یا گاهی کاملا اشتباه است.
فرضیات واضح شما چیست؟ فرضیات پنهان یا ناخودآگاه شما چیست؟ مهم تر از همه این است که اگر محبوبت ترین فرضیات شما غلط از آب در بیاید، چه اتفاقی می افتد؟ فرضیات اشتباه منشا هر شکستی می باشد. هرگاه با مشکلات، مقاومت یا دشواری هایی مواجه شدید، از خودتان بپرسید «فرضیات من چیست؟ اگر فرضیاتم اشتباه باشد، چه می شود؟»
سپس مشخص کنید که دستیابی به کدام هدف بیشترین اثر مثبت را بر شغل و کسب و کار شما می گذارد؟ همچنین تعیین کنید که در کار و زندگی تان چه فرضیات بزرگی دارید که اگر درست نباشد، تغییرات عمده ای می طلبد؟
