شما برای رسیدن به اهداف و رویاهای خود در زندگی و یا کسب موفقیت در کار و زندگی فردی تان نیاز به کار و تلاش زیادی دارید. اما در کنار کار و تلاش، باید طرف فکر درست و ذهنیت مناسبی هم داشته باشید. آن چیزی که ذهنیت شما را نسبت به زندگی، فردیت و شخصیت خودتان شکل می دهد، باورهای شما است. قوانین زیادی در دنیای فیزیک و متافیزیک می تواند به شما در شکل دهی ذهنیت و باورهای تان کمک کنند. قانون خلاء یکی از قوانینی است که می تواند به شما در رسیدن به چنین ذهنیت و باوری و درنتیجه در رسیدن به اهداف و حتی آرزوهای دست نیافتنی تان کمک کند.
قانون خلاء
قانون خلاء به معنی این است که شما برای هر چیزی که می خواهید به آن برسید، آن را در زندگی تان جذب کنید و یا انجامش دهید، مثل موفقیت ها، اهداف و آرزوهای تان، باید برای آنها فضایی خالی در زندگی تان ایجاد کنید. خالی کردن یک فضا و یا ایجاد یک فضای خالی به این معنی است که یاد بگیرید چطور افکار و باورهای قدیمی را رها کنید و چگونه از شر این الگوهای فکری در ذهن تان که شما را مدام از رسیدن به خواسته ها و جذب موفقیت دور می کنند، خلاص شوید. این بخش مهمی از قانون جذب هم به شمار می رود که بیشتر افراد از آن غافل می شوند. شما باید افکار پوسیده و محکوم به شکست قدیمی را از ذهن تان حذف کنید تا فضا برای افکار جدید باز شود.
درواقع قانون خلاء به نوعی روی بخش منفی ذهن شما تمرکز دارد
زندگی هر فردی پر از مشغله های زیاد است. این مشغله ها مربوط به دغدغه ها شخصی، کاری و یا ارتباطات اجتماعی هستند. ازطرفی، برخی از مشغله های ما مربوط به موفقیت های نصفه و نیمه ماست. چیزهایی که فکر میکنیم جزو دستاوردهای زندگی ما هستند ولی عملا این طور نیست و قلبا از داشتن آنها راضی نیستیم.
خیلی وقت ها این داشته ها را صرفا برای حفظ ظاهر و یا گول زدن خودمان به دنبال خودمان می کشیم. خیلی وقت ها این داشته ها چندان فایده زیادی برای ما و زندگی مان ندارد بلکه به دلیل عادت کردن به آن و یا ابزاری برای پنهان کردن ضعف های مان، رهایشان نمی کنیم.
رها کردن داشته ها و تعلقات چندان ساده و راحت نیست. چون از طرفی به عادت های مان مربوط می شود که علاقه داریم همچنان در زندگی مان باید باشند و از طرف دیگر هم به ضعف های ما مربوط می شود که از مواجه شدن با آنها و ترس های مان هراس داریم. ولی قانون خلاء با جدیت و قدرت این داشته ها را از ما جدا می کند. جدایی و رهایی از این موجودیت ها آغاز ورود موفقیت ها و آرزوهای جدید و بزرگ تر است.
اعتماد به طبیعت
طبیعت همیشه خلاء را نادیده می گیرد. چون طبیعت ذاتی جهان هستی خوب است، بنابراین هر خلاء ای با خیر و خوبی پر می شود. بنابراین یکی از سریع ترین روش ها برای آشکار کردن سعادت در زندگی تان ایجاد خلاء ها است… اگر شما مدام به چیزی منفی پیله کنید، دیگر جایی برای مثبت اندیشی و انرژی های مثبت نیست که وارد زندگی تان شوند. بنابرانی وقتی افرادی به نزد من برای مشاوره می آیند و می گویند که سعادت و خوشبختی را در زندیگ شان مشاهده نمی کنند، سوال که از آنها می پرسم این است: « هنوز روی چه چیزی گیر کرده ای که باید از دستش رها شوی؟»
تاثیر خلاء در تمام زوایای زندگی تان اثر می کند.
گاهی اوقات که سر کار هستم و احساس خستگی و کلافه گی می کنم، یک نگاه به میز و اطراف در دفتر کاری ام همه چیز را برایم شرح می دهد. در هر طرف انبوهی از وسایل انباشته شده است. محیط اطراف من بی نظم و آشفته است و درنتیجه من هم احساس آشفتگی و خستگی می کنم.
بنابراین کارم را متوقف کردم و شروع کردم به مرتب کردن و تمیز کردن اطرافم. تمام چیزهای که روی هم انباشته شده بوند را روی زمین گذاشتم و بر طبق پروژه شان مرتب کردم و سپس هر پروژه را در داخل فایل مربوط به خودش گذاشتم. بعد یک لیست از کارهایی که باید انجام می دادم را نوشتم. در این لیست، تمام کارهای مهمی را که برای هر پروژه باید انجام می دادم، لحاظ کردم. سپس فایل ها را در قفسه و یا روی میز خودم قرار دادم.
با تهیه این لیست، حتی اگر ۴۰ تا کار متفاوت هم داشتم، فورا احساس آرامش می کردم و با تمرکز و راحتی به سراغ انجام کارها می رفتم. معمولا کارهای لیست را الویت بندی می کنم و پس از انجام هر کار و پایان آن لذت می برم. این باعث ایجاد انرژی مثبت در اطرافم می شود و حتی قبل از اینکه خودم متوجه شوم، کار را تمام می کنم.
درنتیجه، وقتی که با آرامش درونی و تمرکز کار می کنم، نتیجه بهتری می گیرم و پروژه ها را موفق تر به پایان می رسانم. بنابراین باید تمام چیزهایی که حواسم را پرت می کنند و باعث مشغولین ذهنی و عدم تمرکز من می شوند را از خودم و اطرافم حذف کنم و یک فضای خالی و یک خلاء در ذهنم ایجاد کنم. وقتی شما با فضایی باز و مرتب شده احاطه شوید، احساس فراخی، خلاق بودن و مسلط بودن بیشتری می کنید.
با استناد به قانون خلاء بیخیال کفش های کهنه شوید
همین اصل در جذب تمام اهداف، رویاها و تمام آرزوهای دست نیافتنی در زندگی کاربرد دارد. اگر یک کفش تازه می خواهید، باید چند تا از کفش هایتان را دور بیندازید. یا اگر لباس تازه ای می خواهید، باید کمدتان را تمیز و کمی خالی کنید یا اصطلاحا وکیوم کنید و یک فضای خالی در کمدتان ایجاد کنید تا جا برای لباس های جدید باز شود. می توانید لباس هایتان را به دیگران مخصوصا افراد بی خانمان ببخشید.
جهان هستی نمی تواند خوبی و سعادت را در کف دستان شما قرار دهد مگر اینکه شما چیزی را که در دستان خود نگه داشته اید، رها کنید.
اگر شما به کنار دریا بروید و روی شن های ساحل قدم بزنید، رد قدم های تان روی شن ها می ماند. ولی بعد از چند دقیقه، باد و امواج آن رد پاها را پر می کنند. همانطور که سبزه ها و علف ها دشت ها را پر می کنند.
آیا می خواهید به آرزوهای دست نیافته خود در زندگی برسید؟ پس موفقیت های کوچک تان را رها کنید
البته این قانون خلاء برای سلامتی هم کاربرد دارد و گاهی می تواند معجزه ای درمانی برای معالجه دردهای تان باشد. من مشکلات جسمانی زیادی در ۳۰ سال اول زندگی ام داشتم. همین طور مشکلات مالی و فردی زیادی هم داشتم. ریشه مشکلات این بود که من بیمار، شکسته و نادان بودم.
من درواقع نمی توانستم دلیل تمام ناکامی ها و کمبودهایم را متوجه شوم. بعد توانستم کشف کنم که من درواقع درحالت گسترش دادن تمام کمبودها در زندگی ام هستم چون یک ذهن ناخودآگاه زخمی و قربانی داشتم. من به کمبودهایم چسبیده بودم چون به من اجازه می دادند که مدام چیزهای بد را به رخ بکشم تا قصه قربانی بودن خود را تغذیه کنم.
بنابراین من با اصرار به بازی کردن نقش یک زخمی و قربانی، هیچ فضایی در ذهنم برای قهرمان و پیروز شدن ایجاد نمی کردم. من تمام درها را به روی فرصت های جدید و انرژی های مثبت بسته بودم. درنتیجه تمام ذهن من را افکار مسموم ضعف و بیماری پر کرده بود. در واقع من اسیر افکار منفی و محدود کننده خود شده بودم. افکار و ذهنیت هایی که باور بازنده بودن را در من مدام تقویت می کردند.
اما به محض اینکه موفق شدم از قلاب قربانی بودن رها شوم، دنیایی از فرصت ها و امکانات جید به روی من گشوده شد. تمام مشکلات جسمی که تمام عمر با خودم یدک می کشیدم، محو شد و توانایی های جدید در من پدیدار شد.
تصور نکیند معجزه ای رخ داده است
البته مشکلات جسمی و سلامتی من واقعی بودند. این مشکلات واقعی بودند چون من تصور می کردم واقعی هستند. چون به آنها نیاز داشتم تا وجه زخمی و قربانی خودم را همچنان داشته باشم. به محض اینکه دیگر نخواستم یک قربانی باشم، آنها به شکل معجزه آسایی درمان شدند.
چون دیگر به آنها نیازی نداشتم که هویتم و شخصیتم را تعریف کنند. درنتیجه بدن من به راحتی آنها را رها کرد. و دوباره بافت ها سالم تولید کرد.
برای استفاده از این قانون باید به آن ایمان داشته باشید. شما ابتدا باید بخواهید که چیزهایی را رها کنید و دیگر به آنها تعلق خاطر نداشته باشید. وقتی درک کنید که جهان هستی تا چه حد خوب و ذاتا بخشنده است، راحت تر به قانون خلاء و رسیدن به آرزوهای دست نیافتنی تان ایمان می آورید. دیگر ترسی از رها کردن داشته های ناچیزتان نخواهید داشت چون می دانید که با چیزی مشابه و یا حتی چیز بهتر و موفقیت بزرگ تری جای آن را پر خواهید کرد.
سخن پایانی در مورد قانون خلاء
اطراف تان را خوبی و سعادت فراگرفته است و وسعت و فراوانی موهبت های جهان هستی پایان ناپذیر و نامحدود است. تنها کمبودی که حس می کنید، کمبودی است که در ذهن تان ساخته اید. اگر تصور می کنید آرزویی که دارید، دست نیافتنی است، دلیل آن ذهنیت منفی شماست. وقتی چیزی به اسم آرزو یا رویا در ذهن تان شکل بگیرد، پس قطعا در دنیای بیرون وجود داشته و یا قابل ایجاد شدن است. پس کافی است فضای مناسبی را برای آن در ذهن و باورتان و در زندگی تان خالی کنید.
ذهن تان را برای دریافت سعادت و خوشبختی باز کنید، یک فضای خلاء برای نگه داشتن آن ایجاد کنید و مطمئن باشید که آن را جذب خواهید کرد.
