انسان تا ۳۰ سالگی دارای دوره ی پر هیاهویی می شود. بسیاری از افراد زمانی بیست سالگی را رد می کنند که در دانشگاه مشغول تحصیل هستند و کل زندگی شغلی آنها هنوز پیش رویشان قرار دارد. این در حالیست که در آستانه ی ۳۰ سالگی اکثراً هر کسی در مسیر شغلی مشخصی قرار می گیرد که درآمد بالقوه، و پیشرفت حرفه ای او را تا زمان بازنشستگی اش تعیین می کند.
وقتی جوان و آزاد هستیم و تقریباً می توانیم هر کاری که رویش متمرکز شویم را انجام دهیم، حتی فکر کردن به این موضوع نیز کمی هولناک به نظر می رسد. اما از طرف دیگر تصمیم هایی که در همین دوره می گیریم می توانند باقی زندگی حرفه ای مان را رقم بزنند. این موضوع در عین هیجان انگیز بودن، فشار زیادی نیز به افراد وارد می کند.
اگر بخواهیم درآمد بالقوه ی خودمان را به حداکثر برسانیم، باید بفهمیم دقیقاً می خواهیم چه کار کنیم و سفت به همان بچسبیم. در ادامه، کارهایی را از نظر خواهیم گذراند که لازم است توسط قانون جذب در بازه ی ۲۰ تا ۳۰ سالگی انجام دهیم.
۱- از هر فرصت ممکن استفاده کنیم
مخصوصاً در مورد کار، دید مثبتی در مورد نیروی کار جوان وجود ندارد و متأسفانه تجربه نیز معمولاً این تصورات را تأیید میکند. حقیقت این است که هیچکس بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی شغلی که علاقه مند به آن است را به دست نمی آورد. شغل رؤیایی که هیچ، حتی گاهی اوقات شغل «خوبی» هم پیدا نمی کند. اما اگر توقعمان را پایین نگه داریم و آمادگی کار کردن را داشته باشیم، بالاخره موفق خواهیم شد شغلی پیدا کنیم که ما را روی پای خودمان نگه دارد. هر فرصتی که می توانیم را روی هوا بقاپیم؛ هیچکس نمی داند هر یک از این فرصت ها به چه فرصت های دیگری ممکن است منجر شوند.
۲- شبکه سازی را در اولویت قرار دهید
این مورد برای هر نیروی حرفه ای در هر سنی یک توصیه ی ضروری محسوب می شود، اما برای نسل جوان اهمیتی دو چندان دارد. شبکه سازی ما را در معرض طیف های بسیار متنوعی از نیروهای در حال کار قرار می دهد. به این ترتیب با گروه های مختلفی با پیش زمینه ها و تجربیات مختلف آشنا خواهیم شد که می توانند درس های بی نهایت زیادی به ما بدهند و احتمالاً فرصت های ناب و فوق العاده ای پیش رویمان قرار دهند. به علاوه همه ی آنها از اینکه ببینند جوانی کم سن و سال مثل ما تا این حد از خود توانایی نشان می دهد تحت تأثیر قرار می گیرند. لازم به ذکر نیست که صحبت ما شبکه سازی واقعی، شخصی و رو در رو است. شبکه های اجتماعی برای برقراری روابط اولیه در طول زمان عالی هستند. اما ملاقات رو در رو با افراد، بُعدی تازه به هر رابطه ای می بخشد.
۳- کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه انجام دهیم
به دنبال فرصت هایی برای کار داوطلبانه در شهر خود بگردیم و آرمان هایی مثل حفاظت از محیط زیست برای خود پیدا کنیم که حمایت از آنها بتواند باعث افتخار ما باشد. فعالیت های خیرخواهانه و داوطلبانه به ما کمک می کنند با جامعه ی خود ارتباط بهتری برقرار کنیم. رزومه ی ما هم از این مورد منتفع خواهد شد، اما از همه مهمتر این است که چنین فعالیت هایی می توانند فرصت فوق العاده ای برای شبکه سازی باشند. در این فرصت ها با مدیران عامل با تجربه، رهبران اجتماعی، و فعالان حوزه های مختلف آشنا خواهیم شد، این ها دقیقاً همان کسانی می باشند که می توانند به ما کمک کنند تا به جایی که دوست داریم برسیم.
۴- روی مهارت های تازه سرمایه گذاری کنیم (قانون جذب ثروت)
ما در این سن و سال حتی اگر پول زیادی نداشته باشیم، زمان بسیار زیادی در اختیار خواهیم داشت. این بهترین فرصت برای پرورش مجموعه ای از استعداد هاست که بسیار به آنها نیاز پیدا خواهیم کرد. در کلاس های مختلف شرکت کنیم، به ویژه کلاس های رایگان. از هر فرصتی برای یادگیری مهارت جدید یا بر عهده گرفتن مسئولیت های بیشتر بهره بگیریم. لازم نیست تا ابد به این برنامه ها پایبند بمانیم، حتی آشنا شدن با یک مهارت تازه می تواند هنگام مکالمه یا یک مصاحبه ی شغلی به کمک ما بیاید.
۵- کارهای متنوعی انجام دهیم
باید سعی کنیم بیش از اندازه در یک موقعیت باقی نمانیم، مگر آنکه در آن موقعیت پیشرفت خارق العاده ای را تجربه کنیم. در این دوره فرصت این را خواهیم داشت که کارهای متنوعی را امتحان کنیم و در هر یک سابقه ای برای خود به هم بزنیم. از شغلی به شغل دیگر پریدن در رزومه ی ما اصلاً نکته ی مثبتی به حساب نمی آید، اما بازار کار امروز از هر زمان دیگری بازتر است، و کار کردن در موقعیت های تازه، نسبت به حقایق دنیای واقعی دید زیادتری به ما خواهد داد. البته می توانیم این مورد را با شبکه سازی نیز همراه کنیم.
۶- ریسک پذیر باشیم
ما در بیست و چند سالگی چیز زیادی برای از دست دادن نداریم. پس بهترین فرصت برای ریسک کردن همین دوران می باشد. در این دوران می توان کارهای دیوانه واری انجام دهیم. اگر ایده ای برای راه اندازی یک کسب و کار داریم، کارآفرینی را امتحان کنیم. اگر حس می کنیم باید شهر خود را عوض کنیم و یا مسیر شغلی مان را کاملاً از اول بپیمایید این کار را حتماً انجام دهیم. ممکن است هیچ وقت دوباره چنین فرصتی در اختیارمان قرار نگیرد، حداقل نه بدون آنکه مجبور شویم چیز مهم دیگری را قربانی کنیم. بنابراین کاری کنیم که بعداً حسرت انجام ندادنش را نخوریم.
۷- پروژه ی دهان پر کنی انجام دهیم
مهم نیست کجا کار می کنیم یا چقدر تجربه داریم، در این بازه ی زمانی فرصت این را پیدا می کنیم که کار دهان پر کنی انجام دهیم. منظور از کار دهان پرکن، هر پروژه، دارایی، یا دستاوردی است که می توانیم در مکالمات خود به آن ببالیم و یا با قرار دادن آن در رزومه ی خود نشان دهیم چقدر ماهر، متعهد و سختکوش می باشیم. پروژه ی مورد نظر شاید بتواند یک طرح بازاریابی، یا طرحی پیشنهادی برای جایگزینی یک فرایند معیوب با یک فرایند کاراتر باشد. هرچه که باشد، باعث می شود متمایز شویم و در پورتفولیوی خود نقطه ی درخشان و قابل اتکایی داشته باشیم که ما را از بقیه متمایز می کند.
