می دانید مردم چه دروغ هایی را برای توجیه شکست های خود می گویند؟ ما به کدامیک از این نوع دروغ های توجیهی معتقدیم؟ بیاییم کمی با خود صادق باشیم و فریب های خودمان را ببینیم و بعد کنار بگذاریم!
بدترین چیز این است که یک مطلب دروغی را بارها و بارها به خودمان نسبت دهیم. همان دروغ هایی که یک عمر با آنها زندگی می کنیم. این دروغها شاید از جانب فردی که به ما خیلی نزدیک است وارد ذهن و افکارمان شوند و یا ما ممکن است تحت تأثیر اثرات مخرب رسانه های اجتماعی قرار بگیریم و یا در نتیجه سوء تفاهمات ساده در ما به وجود آیند. در هر صورت، دفعه بعد که خواستیم چیز تازه ای را فرا بگیرید، تا بهبودی در ما ایجاد کند بهتر است از کنار گذاشتن دروغ هایی که روی ما اثر سوء می گذارند آغاز کنیم. در ادامه به نه دروغ که نباید در زندگی یاد گرفت، اشاره خواهیم کرد.
۱- خوشبختی یعنی رسیدن به خواسته ها
دو راه برای افرادی که در جستجوی خوشبختی هستند وجود خواهد داشت. یکی این که به خواسته ها و رویاهایمان اضافه کنیم. و دیگری این که به آنچه که دارند راضی باشند. راه دومی راه درستی است. خوشبختی رسیدن به هرچه که می خواهیم نیست، بلکه دوست داشتن آنچه که داریم می باشد. خوشبختی رسیدن به هدف نیست، بلکه نتیجه خوب زندگی کردن در هر لحظه می باشد. این خوشبختی به این معنی نمی باشد که حق نداشته باشیم آرزوی بیشتری بکنیم، بلکه به این معنی است که باید همیشه به خاطر آنچه که داریم قدردان و برای بدست آوردن خواسته هایمان صبوری به خرج دهیم. بعضی اوقات تلاش برای به چنگ آوردن چیزهای بزرگ آسان است اما یادمان می رود که چیزهای کوچک زندگی می توانند اثرات جادویی خود را روی ما بگذارند. پس از امروز با وجود همه کاستی هایش شاکر باشیم. امروز همان روزی می باشد که در آینده حسرت آنرا خواهیم خورد.
۲- موفقیت مسیر مشخصی دارد
ما به این دنیا نیامده ایم تا طبق انتظارات دیگران زندگی کنیم همچنین نباید توقع داشته باشیم که دیگران نیز مطابق توقعات ما رفتار کنند. ما باید مسیر خاص خود را پیدا کنیم. معنای موفقیت برای هر کسی چیزی متفاوت می باشد. به معنی سپری کردن زندگی طبق اصول و روشهای مخصوص به خودمان است.
خواسته های هر فردی همانند اثر انگشت او منحصر به فرد خواهد بود. بهترین راه رسیدن به موفقیت کشف خواسته های درونی خودمان است سپس راهی را برای عرضه آن در قالب یک روش سودمند به جهان پیدا نماییم. در نهایت، اگر بتوانیم هر روز صبح که از خواب بر می خیزیم کاری انجام دهیم که تفاوت مثبتی در ما ایجاد کند، باید به خودمان افتخار کنیم و به خودمان لبخند رضایت بخشی بزنیم چون به موفقیت دست پیدا کرده ایم.
۳- روزهای پرکار، روزهایی نتیجه بخش هستند
” هوشمندانه تر کار کنیم نه فشرده تر ” جمله ای کلیشه ای است که در توسعه فردی زیاد به کار خواهد رفت. اما همانند جملات کلیشه ای دیگر تنها افراد کمی واقعاً به آن عمل می کنند. به جلو گام برداریم و اطرافمان را هم در نظر داشته باشیم. افراد پرمشغله بسیار زیادتر از افراد مولد و موفق هستند و البته حاشیه بیشتری را نیز به خود اختصاص می دهند. شاید ما یکی از آن افراد باشیم.
پرمشغله بودن بسیار اثر گذار است و باعث می شود که ما سرگرم فعالیت باشیم و به ما حس بالای موفقیت خواهد داد. اما همواره برای فعالیتهای اجتماعی و یا گذراندن وقت در کنار خانواده و حتی زمانی برای خلوت کردن با خود وقت بگذاریم. ایمیل ها و پیامک ها به سمت ما همچون تیر بار شلیک می شود، مسئولیت ها، تعهدات و قرارهای کاری سراسر تقویم ما را پر کرده و خواب تنها یک چاره اندیشی موقت به حساب خواهد آمد و ما مثل یک خواننده پر آوازه ولی بدون هیچ آهنگی خواهیم بود.
البته همه اینها شکل خیالی پرمشغله بودن است. داشتن تعهد بیش از اندازه به کار هوشمندانه نیست فقط کارکردن را سخت تر می کند. پس این نگرش را به کنار گذاشته و سعی نماییم کارهای مهمتر را اول انجام دهیم.
۴- شجاعت داشتن به معنی از چیزی نترسیدن است
در حقیقت تنها زمانی که ما اقدام به کار شجاعانه می کنیم زمانی است که احساس ترس می کنیم. شجاع بودن زمانی خودش را نشان خواهد داد که ما کاری را علی رغم ترس خود انجام خواهیم داد به این علت که ما میدانیم کار درست همین است. به عبارت دیگر ما زمانی که با چیزهای ناشناخته روبرو می شویم احساس ترس می کنیم اما وقتی که با آنها مواجه شدیم، به کارمان ادامه خواهیم داد.
البته هر تصمیمی که ما در زندگی خود می گیریم، همیشه امکان بروز خطا و اشتباه وجود خواهد داشت. همیشه مشکلاتی سر راه ما قرار می گیرد که در ما ایجاد ترس می کند چون نمی دانیم که سر انجام آن مشکل چطور خواهد شد. برای هر مشکلی برنامه ای داشته باشیم چون در زمان بروز آن نیازمند شجاع بودن هستیم. ( ترس را کاملاً درک کرده و بر آن چیره شویم)
۵- قوی بودن به معنای عدم احساس درد است
زندگی همیشه با دردهایی همراه خواهد بود و این دردها برای رشد و افزودن تجربیاتمان لازم می باشد. هر کسی خلاف این را بگوید دروغ گفته است.
قوی ترین افراد کسانی می باشند که درد را احساس و قبول کرده اند، از آن یاد گرفته اند و با آن مبارزه کرده اند. سپس زخم های خود را به وسیله اندوخته هایمان بهبود داده اند. همه اینها بر می گردد به اینکه زمانی را برای خود قائل شویم تا یک قطره اشک بریزیم و سپس به میدان مبارزه بازگشته و جوری بجنگیم که خودمان هم تصور نمی کردیم.
۶- افراد کنار ما، ما را به اشتباه می اندازند
بیشتر وقتها ما واقعاً نمی خواهیم مسئولیت اشتباهاتمان را به عهده بگیریم. شاید همیشه رویای رسیدن به هدف ها را در سر می پرورانیم اما در زندگی واقعی حرکتی برای رسیدن به آنها انجام نمی دهیم. مثلاً راه هایی برای رسیدن به آنها را پیدا نمی کنیم، با دیگران درباره آنها صحبت نمی کنیم و یا حتی مطالعه ای درباره آنها نخواهیم کرد. به هر حال ما رویاپردازی را به دنیای واقعی ترجیح می دهیم. اما تنها چیز اشتباه در این بین این می باشد که ما کس دیگری را مسوول نرسیدن به خواسته هایمان بدانیم. که این باعث می شود یک رویای دلنشین در پشت سد دروغ دست نیافتنی شود.
حقیقت این است که اگر امروز روی یک مسأله نه چندان مهمی وقتمان را می گذاریم، باید بدانیم که تنها شخصی که مانع رسیدن ما به رویایمان است خودمان می باشیم. اگر ما هیچ اقدامی برای رسیدن به هدف و رویاهایمان انجام ندهیم، نباید کسی را به جز خودمان به خاطر نرسیدن به آنها سرزنش کنیم. در هر صورت هر کسی مسئول زندگی خودش می باشد. سرزنش کردن تنها کاری است که همیشه انجام می دهیم. در زمانی که از نتایج کارهایمان راضی نیستیم تنها راه ساده ای است که به ذهنمان می رسد. خیلی راحت تر است که دیگران را ملامت کنیم به جای اینکه برای رسیدن به خواسته هایمان سعی و تلاش بیشتری کنیم مثلاً اخذ مدارج تحصیلی، ایجاد یک فعالیت تجاری و یا هر گونه موفقیت های فردی که نیازمند تعهد و زمان است! چیزی که باید به خودمان بگوییم اینست که :”اگر چند سال از زندگی ام را به گونه ای متفاوت از دیگران سپری کنم می توانم باقیمانده زندگی ام را عالی زندگی کنم “.
۷- ما همیشه استحقاق بیشتری نسبت به دیگران داریم
مردم اغلب خود را مستحق تر می بینند برای اینکه به طور غلط اعتقاد دارند که به دلیل نقشی که در اجتماع دارند از همه طلبکارند. برای مثال، اگر کسی قبول می کند که دوست دیگری باشد و یا همسر و شوهر کسی باشد، همواره از طرف مقابل خود طلبکار می شود. اگر کسی نقش پدر و یا مادر بودن را داشته باشد، همیشه این توقع را دارد که از جانب فرزندان مورد احترام قرار گیرد و یا یک مصرف کننده همواره توقع دارد که بهترین سرویس را دریافت کند.
البته این توقعات مربوط به استحقاق داشتن اغلب برآورده نمی شوند. چرا؟ برای اینکه هیچ چیزی در این دنیا تضمینی نخواهد داشت. جدای از نقشی که در روابط و زندگی خود انتخاب می کنیم هیچوقت چیزی بیش از آنکه بدهیم نمی گیریم.
۸- ما در زمان مناسب به آرامش می رسیم
بیشتر ما از روزمره و تکراری بودن زندگی شکایت می کنیم ولی هنوز هیچ مسیر روشنی برای از بین بردن این تکرار نکرده ایم. همیشه می خواهیم که چیزی را تغییر دهیم اما هرگز به اینکه زمان مناسب است یا نه فکر نکرده ایم. چرا؟ برای اینکه چیزهایی که باعث می شوند ما احساس خستگی کنیم به نحوی در ما ایجاد آرامش می کنند. ما با چیزهایی یکنواخت اطرافمان احساس راحتی می کنیم. مثلاً می دانیم رها کردن فرمان اتومبیل کار خطرناکی است ولی ناخودآگاه از این می ترسیم که با رها کردن آن نکند اتفاقی برای ما بیافتد.
بنابراین چه اتفاقی خواهد افتاد اگر کارهای هر روز را تکرار کنیم؟ هیچ چیز، فقط یک کاری که از آن مطمئن هستیم را انجام می دهیم. مسیر مشخصی را که دیروز، پریروز و هفته پیش رفته ایم را باز طی خواهیم کرد. هیچ نگرانی هم در طول این مسیر ایجاد نمی شود برای اینکه ما می دانیم قطارمان روی کدام ریل حرکت می کند.
اگر حس می کنیم چیزی ما را عصبی و ناراحت می کند، به این معنی می باشد که ما داریم آن را درست و حساب شده انجام می دهیم. همه شانس های فوق العاده زندگی ما را به سمت رشد عاطفی و فکری سوق می دهد که در ابتدا باعث می شود ناآرامی کنیم. آنها ما را از منطقه راحتی بیرون می کشند و این نشانه رشد و پیشرفت ما خواهد بود.
۹- زود دیر می شود
هیچ چیز دیر نمی شود مگر اینکه قلب ضربان خود را از دست بدهد. اگر دارید این مطلب را می خوانید پس تبریک می گوییم چون شما زنده هستید که یعنی هنوز برای شما خیلی دیر نشده است. اگر اراده کنیم می توانیم در هر سنی همه چیز را تغییر دهیم. همین حالا می توانیم حرکتی متفاوت انجام دهیم تا اتفاق تازه ای رخ دهد. آینده زود می رسد. با هر دو دست زندگی را بچسبیم و به حرکت ادامه دهیم. هر زمان که به مانعی برخورد کردیم و ناگزیر از توقف شدید مسیر دیگری را انتخاب کنیم. فکر کنیم، کار کنیم و اگر مجبوریم بالا برویم. زندگی مان را به سمت جلو سوق دهیم.
