برای ایجاد بینش جدید چگونه به بارقه های ذهنی که منجر به پیشرفت بینش و نگرش می شود دست یابیم و بینش جدید ایجاد کنیم ؟حدود ۲۰ سال پیش من در یک جلسه ی مکالمه ی گروهی برای پیدا کردن ایده های نوین سخنرانی کردم و به موضوعی که بسیاری از سازمانها با آن دست و پنجه نرم می کنند ، پرداختم: چگونگی ساختن فرهنگ برابری در یک محیط مردسالار.در چند دقیقه پایانی جلسه ، حرف های زیادی باقی مانده بود اما سطح انرژی در اتاق تقریبا صفر بود. با نگاهی به ساعت ، تصمیم گرفتم که نقطه شروعی را برای جلسه بعدی به جمع معرفی کنم. به صورت بداهه گفتم “همه به من توجه کنید” ” یافتن پاسخ های بهتر را فراموش نکنید. به این فکر کنید که چه سؤالات خوبی را می توانید در مورد این مشکل مطرح کنید. بیایید ببینیم چند سوال می توانیم تولید کنیم. »
بینش جدید ایجاد کنیم؟
آنها شروع کردند به نوشتن ده ها سوال. با کمال تعجب ، اتاق به سرعت دوباره سرزنده شد. مردم به جای اینکه در آخر جلسه خسته باشند ، بسیار هیجان زده بودند. و این به یک دلیل خوب بود: در میان سؤالاتی که مورد بحث رد و بدل می شد ، چند سوال کاتالیزوری وجود داشت که فرضیات را به چالش می کشید و راه حلهای جدید بالقوه ای را ارائه می داد.
تلاش برای طرح سؤال و نه پاسخ دادن به آنها – روندی که اکنون من آن را ” سؤالات پشت سر هم ” می نامم – روندی بود که قبلاً امتحان نکرده بودم. این ایده در آن لحظه به ذهن من رسید و از آن زمان تاکنون در صدها جلسه از آن تکنیک استفاده کرده ام. با گذشت سالها ، آموختم که این روش باعث می شود فضای متفاوتی ایجاد شود که در آن قوانین و هنجارهای معمول به حالت تعلیق درآید و رفتارهای متفاوتی ایجاد شود.
تکنیک ایجاد بینش جدید
این تکنیک در مقیاس کوچک مرا متقاعد کرده است که سؤالات مربوط به موفقیت فقط محصول فرایندهای شناختی برتر در درون افراد نمی باشد. آنها تا حد زیادی می توانند شرایطی را ایجاد کنند که ما بتوانیم کمی بیشتر تأمل کنیم. در این روش با سؤالات جدید و شگفت انگیزی روبرو می شوید که به شما کمک می کند تا مشکلات تان را حل کنید.
اخیراً من به همراه مدیرعامل یک سازمان جهانی چند کار مربیگری را انجام داده ام. ما با موضوعات معمولی شروع به کار کردیم ، اما در یک مقطع بحث به خانه ی او رسید. مدیرعامل در مورد دختر بزرگترش که تازه سیزده سال داشت ، ابراز نگرانی کرد. در تمام این سالها ، او رابطه خود با دخترش را نزدیک می دانست ، اما با گذر زمان و ورود دخترش به سن نوجوانی ، احساس کرده بود که از دخترش فاصله گرفته است. ما تصمیم گرفتیم در مورد نگرانی های وی لیست سؤالاتی را آماده کنیم.
سوالاتی که می تواند بینش جدید ایجاد کند
در اینجا برخی از سؤالاتی که در چهار دقیقه طرح کرده ایم آورده شده است:
- آیا به اندازه کافی به حرف های او گوش می دهم یا تمایل به حل بیش از حد مشکلات او دارم؟
- آیا من خیلی به او فشار می آورم؟
- آیا من بیش از حد به او شک و تردید دارم ؟
- او در چه کاری بهترین است؟
- آیا من او را به اندازه کافی می شناسم؟
- در چه کاری او از من بهتر است؟
- وقتی ابراز نگرانی می کند چشمانش چه می گوید؟
- چگونه می توانم سرعت خود را کم کنم تا ببینم چه کاری از قلم افتاده است ؟
سوالات برای تغییر افکار
- در برنامه ی روزانه من چه کاری بیشترین اهمیت را دارد؟
- بزرگترین نگرانی های او چیست؟
- چقدر خوب او را می شناسم؟
- اگر نام خانوادگی من روی او نباشد ، به چه کسی تبدیل خواهد شد؟
- او در چه کاری به طور منحصر به فردی مستقل است؟
- چه موقع چشم های او می درخشد؟
- بزرگترین مناطق استقلال وی کدام است؟
- او اخیراً از تجربه های خودش چه چیزی آموخته است؟
بررسی های وی در مورد سؤالات ، بلافاصله به گفتگوی عمیقی مبنی بر نقش والدین در زندگی دختران تبدیل شد و اینکه والدین چگونه با بزرگ شدن فرزندان می توانند دست به دست هم دهند. در پایان گفتگوی ما وی به رویکردی رسید که احساس خوبی درباره آن داشت . وی گفت: “من همواره به این موضوع توجه داشتم که چگونه او را از دست ندهم ، اما اکنون می دانم که سوال واقعی این است که چگونه از او حمایت کنم تا به تنهایی به رشد و شکوفایی برسد. من باید به او اجازه دهم که خودش را پیدا کند. ” بینش او اشک به چشمانم آورد .
اگر به دنبال بینش های جدید برای حل مشکلی هستید که به آن اهمیت می دهید ، ممکن است لازم باشد که تکنیک (سوالات پشت سر هم) را تمرین کنید.
مرحله ۱: صحنه را آماده کنید.
چالشی را که عمیقا به آن اهمیت می دهید انتخاب کنید. شاید حس نا مشخصی داشته باشید. اگر سوالات خوبی را انتخاب نکنید برای پیشرفت کار مشکلاتی به وجود می آید. برد اسمیت ، مدیرعامل بخش تعلیم ، می گوید: ” اگر سوالات باعث تپش قلب شما شوند ، انتخاب خوبی خواهند بود.”
در مرحله بعد ، از یک گروه کوچک دعوت کنید تا به شما کمک کند آن چالش را از زوایای تازه ای در نظر بگیرید. ورود دیگران به این روند ، دانش و طرز دید گسترده تری را فراهم کرده و به حفظ یک ذهنیت سازنده کمک می کند. دو یا سه نفر را که نسبت به مسئله طرز دید متفاوتی نسبت به شما دارند و جهان را به طور کلی متفاوت با شما می بینند را نیز به مجموعه تان اضافه کنید . آنها ممکن است سوالات قانع کننده ای مطرح کنند زیرا هیچ سرمایه گذاری در وضع موجود ندارند .
تغییر و ایجاد بینش جدید
با مشارکت شرکای خود ، فقط دو دقیقه به خودتان فرصت دهید تا مشکل را حل کنید. هنگامی که به حل مشکلی مشغول هستید ، حیف است قبل از این که هیچ فایده ای از فکر دیگران بگیرید ، ذهن آنها را با پیش تصورات خود آلوده کنید.
قبل از شروع سوال ، دو قاعده مهم را به روشنی بیان کنید. ابتدا ، از مردم بخواهید که فقط در ایجاد سؤالات مشارکت کنند. توضیح دهید که افرادی که سعی در ارائه راه حل دارند شرکت داده نخواهند شد. دوم ، توضیح دهید که هیچ مقدماتی مجاز نیست. توضیحات و بررسی جزئیات ، کوتاه یا طولانی ، عمدتاً افراد را راهنمایی می کند تا مشکل را به روشی خاص مشاهده کنند – همان چیزی که شما سعی می کنید از آن جلوگیری کنید.
اکنون ، یک بررسی سریع احساسی انجام دهید. آیا احساسات شما در مورد چالش، مثبت ، خنثی یا منفی است؟ بعد از پایان جلسه دوباره این کار را انجام دهید.
مرحله ۲: سؤالات را جمع کنید.
یک تایمر تنظیم کنید و چهار دقیقه برای نوشتن سوالات پشت سر هم در نظر بگیرید.سؤالات شگفت آور و تحریک آمیز را می توانید در این چالش مطرح کنید. هیچ امتناعی در مشارکت با دیگران نورزید. هر سؤالی را بنویسید و از شرکای خود بخواهید که شما را نسبت به این موضوع صادق نگه دارند البته ممکن است شما به طور ناخودآگاه سوالی را که نمی خواهید پاسخ اش را بشنوید سانسور کنید. هنگامی که سوالات خود را نوشتید ،آنها را در اختیار جمع قرار دهید.
پس از خاموش شدن تایمر ، یکبار دیگر تست احساسات را انجام دهید. آیا احساستان نسبت به چالش از قبل مثبت تر شده است؟ اگر اینطور نیست ، سعی کنید دوباره تمرین را انجام دهید. یا فردا دوباره امتحان کنید. یا آن را با افراد مختلف امتحان کنید. به یاد داشته باشید که این تمرین نه تنها سؤالات ارزشمند جدیدی را ایجاد می کند ، بلکه باعث می شود در ۸۵٪ از زمان احساس مثبتی داشته باشید و این به نوبه ی خود باعث می شود احتمال پیشرفت شما بیشتر شود.
مرحله ۳: به سوالات نگاه کنید.
خودتان ، سؤالاتی را که بیان کرده اید را مطالعه کنید. تعداد معدودی از سوالات را انتخاب کنید که برای شما متفاوت باشد و به شما کمک کنند. معیارهای مختلفی می توانند به شما کمک کند که هر سؤال را چگونه در نظر بگیرید: آیا آن سوال یکی از مواردی است که قبلاً از شما سؤال نشده یا از شما سؤال شده است؟ آیا این موردی است که شما جواب خوبی برای آن ندارید؟ آیا این یکی از سوالاتی است که یک واکنش عاطفی را در شما بر می انگیزد؟واکنش مثبت یا منفی؟ به عبارت دیگر ، سوالات را به یک تست غافلگیرانه یا یک تست صداقت تبدیل کنید.
سرانجام ، تلاش کنید تا حداقل یک مسیر جدید که به آن اشاره کرده اید را دنبال کنید . یک جستجوگر حقیقت باشید. درمورد آنچه ممکن است راحت تر نتیجه گیری شود یا اجرای آن راحت تر باشد ، ملاحظات خود را کنار بگذارید و درعوض برای حل این مسئله به آنچه در آن زمان لازم است توجه کنید. یک برنامه اقدامی در کوتاه مدت تدوین کنید: شخصاً طی سه هفته آینده برای یافتن راه حل های احتمالی که توسط سوالات جدید شما پیشنهاد می شود ، چه اقدامات مشخصی انجام می دهید؟
این نحوه عملکرد تکنیک سوالات پشت سر هم است. این تمرین به افراد کمک می کند تا انرژی کسب کنند ، در مورد مسئله نوآوری کنند و در ۸۰٪ اوقات راه حل های جدیدی برای دستیابی به نتایج قدرتمند و مثبت کشف کنند – زیرا به طور مداوم سوالات کاتالیزوری شرایط خاصی را ایجاد می کنند و این موضوع تفاوت اصلی و بینش جدید را ایجاد می کند.
بیشتر بخوانید: ۱۲ اصل طلایی که باید در مورد قانون باور بدانید
