کارکرد شگفت انگیز ضمیر ناخودآگاه (قانون جذب)
ذهن از دو سطح تشکیل می شود؛ سطح هوشیار و منطقی و سطح ناخودآگاه و غیرمنطقی. برای این که بتوانید فعالیت ها و امور روزانه خود را به سرانجام برسانید، مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که چگونگی استفاده از ذهن را بیاموزید. این ذهن هوشیار شماست که اجازه فکر کردن را به شما می دهد؛ اما فکر کردن به مواد مختلف آن هم به دفعات زیاد باعث انتقال آن ها به ضمیر ناخودآگاه شده و ضمیر ناخودآگاه شما با توجه به ماهیت آن فکرها و بر اساس قانون جذب، دنیای بیرونی شما را شکل می دهد.
همان طور که می دانید ضمیر ناخودآگاه احساسات شما را شکل داده و به طور کلی قدرت آفرینندگی دارد. اگر همواره فکرهای خوب و مثبت در ذهنتان وجود داشته باشد، خوبی ها به سمت شما کشیده می شود و اگر افکار منفی داشته باشید، مطمئنا بدی ها به سراغ شما می آید. این مسئله دقیقا عملکرد ذهن شما را نشان می دهد.
نکته بسیار مهمی که در این رابطه وجود دارد این است که پس از پذیرفتن یک ایده جدید، ضمیر ناخودآگاه بلافاصله عملی کردن آن ایده را آغاز خواهد کرد. این یک حقیقت جالب و البته بسیار دقیق است که ضمیر ناخودآگاه با ایده های مثبت و منفی یکسان برخورد می کند. هنگامی این قانون در راهی منفی به کار گرفته شود، مطمئنا با شکست، ناامیدی و ناراحتی همراه خواهد شد. اما اگر عادت های فکری شما همواره سازنده و مثبت باشد، بر اساس قانون جذب یک زندگی سالم، پر از موفقیت و ثروت را تجربه خواهید کرد.
از این مسئله می توان این نکته را دریافت که هر چیزی که در ذهن خود قبول کنید و به آن باور داشته باشد، ضمیر ناخودآگاه شما همراستا با قانون جذب آن را به حقیقت تبدیل می کند. تنها کاری که در این راستا می تواند به شما کمک کند، قبول کردن سلامتی، آرامش و موفقیت در زندگی است؛ تا فرمان آن توسط ذهن صادر شده و ضمیر ناخودآگاه آن را به واقعیت تبدیل نماید.
در واقع قانون ذهن همواره عنوان می کند که ضمیر ناخودآگاه شما بر اساس ذات و ماهیت افکار و ایده هایی که شما در ذهن هوشیارتان نگه می دارید، از خود واکنش نشان می دهد و به آن افکار و ایده ها پاسخ می دهد. از همین رو روانشناسان و متخصصان فعال در این زمینه بیان می کنند، هر زمانی که افکارتان به ضمیر ناخودآگاه شما وارد شود، این مسئله بر روی سلول های مغزی اثر گذاشته و به محض پذیرفتن آن توسط ضمیر ناخودآگاه، بر اساس قانون جذب عملیات لازم برای آغاز تحقق بخشیدن آن آغاز می شود.
در واقع این لایه از مغز با توجه به ایده هایی که دریافت می کند و همچنین تمام دانشی که در طول عمر جمع آوری کرده؛ به این باور می رسد که تحقق بخشیدن آن ایده خیلی سخت و دور از واقعیت نیست؛ از همین رو دست به کار می شود. ضمیر ناخودآگاه با کمک نیرو، انرژی و خردمندی بی پایانی که در وجود شما قرار دارد کمک می گیرد و با قرار دادن راه حل های فوری، و با کمک قانون جذب تحقق بخشیدن آن رویا را امکان پذیر می کند. منظور از تحقق بخشید این نیست که در کسری از ثانیه راه حل مورد نظر مشخص شود. این کار ممکن است ماه ها و سال ها نیز به طول انجامد. اما نهایتا ایده شما به واقعیت تبدیل شده است.
تفاوت حالت هوشیار و حالت ناخودآگاه
با توجه به نکاتی که در این مقاله به آن اشاره کردیم، نباید این مسئله را از یاد ببرید که ذهن هوشیار و ضمیر ناخودآگاه هیچ گاه دو ذهن مجزا به حساب نمی آید. تنها کاری که آن ها انجام می دهند دو جنبه از فعالیت های مختلف ذهن را در بر می گیرند. ذهن هوشیار همان ذهن منطقی و استدلال گر است که وظیفه انتخاب و همچنین تصمیم گیری را بر عهده دارد.
از طرف دیگر برخی دیگر از فعالیت ها بدون این که نیازی به تصمیم گیری آگاهانه ای باشد، در حال انجام کارهای خود هستند. در واقع قلب به صورت خودکار در حال عملکرد کردن به وظایف خود است. در واقع فعالیت هایی همچون نفس کشیدن، جریان یافتن خون و… توسط ضمیر ناخودآگاه بدون این که کنترلی روی آن داشته باشید، در حال انجام فعالیت هایشان هستند.
ضمیر ناخودآگاه به واسطه این که از قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل برخوردار نیست، هر فکر و ایده ای که به آن وارد می شود را بدون این که سوالی در ذهنتان ایجاد کند، می پذیرد. اگر بخواهیم ضمیر ناخودآگاه را همچون یک خاک فرض کنیم که بذرهای مختلف را بدون این که به خوب و بد بودن آن ها توجه کند، در خود پرورش می دهد. بذرها را نیز باید به افکار تشبیه کنیم که در ضمیر ناخودآگاه ما رشد کرده و این گذشت زمان است که تاثیرات منفی و یا مثبت آن را به ما نشان می دهد.
آزمایش هایی که روانشناس ها انجام داده اند
این روزها آزمایش های بسیار زیادی وجود دارد که توسط روانشناسان صورت گرفته است که نشان می دهد ضمیر ناخودآگاه توانایی انتخاب بین دو چیز را ندارد. در واقع این آزمایش ها اثبات می کنند که هر فکری وارد ذهن می شود، توسط ضمیر ناخودآگاه بدون هیچ مشکلی پذیرفته می شود؛ حتی اگر آن فکر اشتباه باشد. وقتی این پذیرش از جانب آن اتفاق افتد، بلافاصله واکنش هایی را از خود نشان می دهد.
توصیف عبارت های ذهن بیرونی و ذهن درونی
در برخی موارد از ذهن هوشیار، به عنوان ذهن بیرونی نیز یاد می شود. زیرا در اکثر مواقع با اشیا بیرونی سر و کار دارد. ذهن بیرونی این وظیفه را دارد که به شناسایی جهان مادی بپردازد و مطمئنا برای این شناسایی به ابزارهایی نیاز دارد و شاید برایتان جالب باشد که بدانید حواس پنج گانه همان ابزارهای ذهن بیرونی است. ذهن هوشیار راهنما و هدایتگر شما در تماس با محیط پیرامونتان است. حواس پنجگانه به شما کمک می کند تا با استفاده از محیط اطراف، هر اطلاعاتی که به آن نیاز دارید را جمع آوری کنید و در نتیجه مشاهدات، تجربیات و آموزش خود چیزهای جدیدی را یاد بگیرید. همان طور که می دانید مهمترین عملکرد و وظیفه ذهن هوشیار، تجزیه و تحلیل منطقی است.
اما ضمیر ناخودآگاه کاملا مستقل از حواس پنج گانه عمل می کند
در واقع ضمیر ناخودآگاه که از آن با عنوان ذهن درونی نیز یاد می شود، با کمک شهود و بینش محیطی که به دست آورده به درک محیط اطراف می پردازد. این قسمت از ذهن منبعی از خاطرات شما را در برمی گیرند و زمانی که ذهن هوشیار شما غیرفعال باشد، بیشترین عملکرد را از خود نشان می دهد. در واقع زمانی که ذهن بیرونی شما به صورت کاملا موقتی غیرفعال شده است. مثلا وقتی شما در خواب هستید، فعال شده و می تواند نادیدنی ها را ببیند و ناشنیدنی ها را بشنود، به عبارت دیگر از بینش و بصیرتی ماورائی برخوردار است.
ضمیر ناخودآگاه شما این توانایی را دارد که از جسمتان دور شود و خود را به سرزمین های دیگر برساند و حتی اطلاعاتی دقیق و ارزشمند را برای شما به ارمغان آورد. از همین رو این مسئله بسیار اهمیت پیدا می کند که نسبت به تعامل ذهن بیرونی و ذهن درونی درک کاملی به دست آورید تا هنر حقیقی دعا کردن را بیاموزیم.
