چرا باید مثبت‌ اندیش بود

نظرات 9
12 دقیقه زمان مطالعه

چرا باید مثبت‌ اندیش بود

چرا باید مثبت اندیش باشیم (قانون جذب)

همه‌ ی ما این توصیه‌ ی خوب را بارها شنیده‌ ایم که “مثبت‌ فکر کن”. اما هر چه چالش‌ هایی که در زندگی به سراغمان می آید بزرگتر باشد، نیمه‌ ی خالی لیوان بیشتر به چشم خواهد آمد و مثبت‌ اندیشی غیرممکن و غیرواقعی به نظر میرسد. در شرایطی که هیچ چیز بر وفقِ مراد نیست، مشکل می توانیم انگیزه‌ ای برای مثبت اندیشیدن پیدا کنیم. در این مقاله تا حدودی به شما می‌ گوییم که چرا باید مثبت‌ اندیش باشیم.

مانعِ واقعیِ مثبت‌ اندیشی،‌ ذهنِ ماست که طوری برنامه‌ ریزی شده تا در مواجهه با تهدیدات، نیمه‌ ی خالی لیوان را ببینم. این مکانیسمِ بقای نوع بشر، وظیفه‌ ی خود را به خوبی انجام داده است. به خصوص زمانی که انسان‌ ها در عصر شکار زندگی می‌ کردند و زندگی‌ شان با خطرات واقعی و زیادی مواجه بود و احتمال داشت توسط موجودات زنده یا پدیده‏‌ های طبیعی‌ در محیط اطراف، فوراً کشته شوند. این موضوع برای انسان‌ های اولیه مصداق داشت. امروزه این مکانیسم، تنها به بدبینی و منفی‌ نگری و تمایل برای پیداکردن تهدیدهای پیرامونی در ذهن انسان، منجر میشود. تهدیدهایی که در احتمال وقوعِ حوادثِ ناخوشایند، اغراق می‌ کنند. وقتی تهدید واقعی در کمین ما باشد، این مکانیسم ما را نجات میدهد اما وقتی تهدیدها را در ذهن خود بزرگ‌ نمایی کنیم بعد از مدتی متقاعد می‌ شویم که پروژه‌ ای که روی آن کار می‌ کنیم،‌ محکوم به شکست است. در این مواقع نگرش منفی داشتن، تصویر وخیمی از اوضاع ترسیم خواهد کرد که باعث تباهی و ناامیدی در زندگی میشود.

مثبت‌ اندیش بودن یک چالش روزانه در زندگی می باشد که به توجه و تمرکز نیاز دارد. اگر می‌ خواهیم بر تمایلِ ذهن به تمرکز روی تهدیدها غلبه نماییم، باید مصمم باشیم و مثبت بیندیشیم اما مثبت‌ اندیشی تصادفی نیست،‌ مهارتی است که ما باید توجهِ زیادی به آن داشته باشیم.

چرا باید مثبت‌ اندیش بود

مثبت اندیشی و سلامت روان

بدبینی معضلی می باشد که سلامتی را تهدید میکند. تحقیقاتِ زیادی صورت گرفته که نشان میدهد افرادخوش‌ بین از لحاظ جسمی و روانی، سالم‌ تر از افراد بدبین هستند. مارتین سلیگمن استاد دانشگاه پنسیلوانیا امریکا تحقیقات گسترده‌ ای در این زمینه انجام داده است. او به همراه پژوهشگرانی از دارتموث و دانشگاه میشیگان،‌ مطالعاتی روی افراد ۲۵ تا ۶۵ ساله انجام داده‌ اند تا تأثیر بدبینی یا خوش‌ بینی را روی سلامتی آنان بررسی نمایند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که افرادِ بدبین خیلی زود سلامتی‌ شان را از دست می‌ دهند.

نتایج تحقیقات سلیگمن مشابه نتایج تحقیقات کلینیک مایو است که نشان میدهد بیماری‌ های قلبی و عروقی و سایر بیماری‌ های مزمن در افراد خوش‌ بین بسیار کمتر مشاهده میشود. اگرچه مکانیسم دقیق تأثیر بدبینی بر سلامت جسم هنوز مشخص نشده، اما پژوهشگرانی از ییل و دانشگاه کلرادو دریافتند که بدبینی با ایمنی ضعیف بدن در برابر تومورها و عفونت‌‌ ها ارتباط مستقیم دارد.

همچنین محققانی از دانشگاه کنتاکی در تحقیقات خود به افراد خوش‌ بین و بدبین ویروسی تزریق کردند تا واکنش سیستم ایمنی را مورد سنجش قرار دهند. نتایج نشان‌ دهنده‌ ی آن بود که افراد خوش‌ بین سیستم ایمنی بسیار قوی‌ تری نسبت به افراد بدبین دارند.

چرا باید مثبت‌ اندیش بود

مثبت‌ اندیشی و عملکرد

فواید مثبت‌ اندیشی در سلامتی خلاصه نمیشود. سلیگمن درباره‌ ی ارتباط میان مثبت‌ اندیشی و عملکرد افراد نیز مطالعاتی انجام داده است. در یک مورد مطالعاتی خاص، او به بررسی میزان خوش‌ بینی و بدبینی کارشناسان فروش بیمه پرداخت. نتایج نشان داد که فروشندگان خوش‌ بین ۳۷% بیشتر از بدبین‌ ها فروش داشتند که در طول اولین سال کاری، درآمدی دو برابری را برای شرکت ایجاد می‌ کنند.

سلیگمن بیشتر از سایر محققان روی موضوع مثبت‌ اندیشی کار کرده و معتقد است که می‌ توان افکار و تمایلات بدبینانه را با دانش و تلاش به سادگی تغییر داد، اما تحقیقات سلیگمن تنها به این مورد بسنده نکرده و در ادامه تحقیقاتی انجام داده که نشان میدهد با تکنیک‌ های ساده می‌ توان تفکر منفی را به تفکر مثبت تبدیل کرد، طوری که پس از آن تغییراتی ماندگار در رفتار و بعد از آن در زندگی افراد ایجاد شود.

چرا باید مثبت‌ اندیش بود

در اینجا سه مورد هست که برای مثبت‌ اندیش بودن به شما توصیه می‌ کنیم:

۱- جدا کردن واقعیات از تخیل

اولین قدم در مثبت‌ اندیشی این است که بدانیم چگونه باید افکار منفی خود را متوقف نماییم. هر چه بیشتر روی افکار منفی متمرکز شویم، این افکار قدرت بیشتری پیدا خواهند کرد. اما باید بدانیم که اغلب چنین افکاری واقعیت ندارند و تنها در ذهن ما هستند.

وقتی متوجه می‌ شویم داریم افکار منفی و بدبینانه را باور می‌ کنیم، صدایی در درون ما می گوید: حالا وقت آن رسیده که این افکار را متوقف کنیم و آنها را بنویسیم، حالا افکارمان را دقیقاً بنویسیم. خواهیم دید که پس از آن آرام‌ تر می‌ شویم و می‌ توانیم با دقت و به طور منطقی صحت افکارمان را بررسی نماییم و ببینیم آیا این جملات واقعیت دارد یا نه. می‌ توانیم مطمئن باشیم هر جا از کلماتی مثل هرگز، همیشه، بدترین، همواره و غیره استفاده شده این گفته صحیح نیست یا واقعیت ندارد.

آیا ما همیشه کلیدهای‌ مان را گم می‌ کنیم؟ البته که نه، شاید گاهی اوقات آنها را جا بگذاریم اما همیشه که اینطور نیست. آیا ما هرگز قادر به پیدا کردن راه حل برای مشکلات‌ مان نیستیم؟ اگر واقعاً گیر افتاده‌ ایم ممکن است در برابر درخواست کمک از سایرین، مقاومت کرده باشیم، یا اگر مشکل‌ مان واقعاً پیچیده یا غیر قابل حل است، چرا خودمان را ناراحت می‌ کنیم؟

اگر جملاتی که روی کاغذ نوشته‌ ایم، هنوز به نظرمان واقعی و درست است، آنها را به یک دوست یا همکار قابل اعتماد نشان دهیم و ببینیم آیا او با ما درباره جملات‌ مان هم عقیده است. با این کار مطمئناً حقیقت برایمان مشخص میشود.

وقتی حس می‌ کنیم چیزی همیشه اتفاق می‌ افتد یا هرگز رخ نمیدهد، در واقع این گرایشِ طبیعی ذهن ماست که اهمیت یک موضوع را بیشتر از چیزی که واقعاً هست، جلوه میدهد. شناسایی افکار و تفکیک افکار منفی از واقعیات به ما کمک میکند تا از چرخه‌ ی منفی‌ نگری خارج شویم و به سوی مثبت‌ اندیشی حرکت کنیم.

۲- یک مورد مثبت را شناسایی کنیم

ما با افکار منفی به خودمان ضربه می‌ زنیم، حالا زمان آن رسیده که به ذهن خود بیاموزیم که بر مثبت‌ اندیشی تمرکز کند. این کار با تمرین کردن امکان‌ پذیر است، اما ابتدا باید با انتخاب آگاهانه‌ ی افکار مثبت، به ذهن سرگردان خود کمی امید بدهیم. هر فکر مثبتی توجهِ ذهن را به خود معطوف خواهد ساخت. وقتی همه چیز بر وفق مراد و حالمان خوب باشد، این کار نسبتا آسان است، اما وقتی کارها خوب پیش نمیرود و ذهن با افکار منفی پر شده، مثبت‌ اندیشی میتواند به یک چالش تبدیل شود. در این لحظات به روزی که گذرانده‌ ایم فکر کنیم و یک اتفاق مثبت را، هر چند به نظر کوچک و کم اهمیت باشد، بیابیم. اگر در این روز چیزی به ذهن‌ مان نرسید به روزهای قبل حتی هفته‌ ی گذشته فکر کنیم تا چیز مثبتی به ذهن‌ مان برسد یا اینکه به اتفاق مثبتی که در انتظار آن هستیم فکر کنیم.

نکته‌ ی مهم این است که باید چیز مثبتی را در نظر داشته باشیم تا وقتی افکار منفی به سراغ‌ ما آمد، توجه‌ مان به آن جلب شود. در مرحله‌ ی اول با تفکیک واقعیات از اوهام، قدرت افکار منفی را کم کنیم، در گام دوم افکار مثبت را جایگزین افکار منفی بکنیم. وقتی این کار را تکرار کنیم، خواهیم دید که پس از مدتی می‌ توانیم بر افکار منفی غلبه نماییم. اگر این کار برای ما مشکل است، می‌ توانیم تصورات منفی را بنویسیم و مشاهده کنیم که آنها تا چه حد بی‌ اعتبار هستند تا بتوانیم از مثبت‌ اندیشی بهره‌ مند شویم.

۳- همیشه قدرشناس باشیم

حالا زمان آن رسیده که شکرگزار چیزهایی باشیم که به ما ارزانی شده‌ اند. شکرگزاری تنها یک عمل اخلاقی نیست، بلکه هورمون کورتیزول را که باعث ایجاد استرس میشود به میزان ۲۳ درصد کاهش میدهد. تحقیقی در دانشگاه دیویس در کالیفرنیا انجام شد که نشان میدهد افرادی که شکرگزار و قدردان هستند، همیشه حال خوبی دارند، پرانرژی هستند و به دلیل کاهش سطح هورمون کورتیزول، نگرانیِ کمتری دارند.

اگر سعی کنیم هر روز بر چیزهای مثبت تمرکز کنیم، روحیه‌ ی شکرگزاری را در خود پرورش داده‌ ایم. هر وقت افکار منفی به سراغ‌ مان آمد، از این روش استفاده کنیم تا بتوانیم همه چیز را تغییر دهیم و مثبت فکر کنیم،‌ در این صورت است که مثبت‌ اندیشی روش زندگی ما خواهد شد.

ختم کلام

در این پست سه روش مطرح شد که بسیار ساده و ابتدایی می باشند، اما تأثیر فوق‌ العاده‌ ای دارند، زیرا به ذهن آموزش می‌ دهند که چگونه بر افکار مثبت تمرکز کند. اگر خود را ملزم به استفاده از این روش‌ ها بکنیم، عادات قدیمی را می‌ توانیم ترک کنیم. با توجه به تمایل طبیعی ذهن به افکار منفی، ما باید برای مثبت اندیشیدن به ذهن‌ مان کمک کنیم. سعی کنیم این روش‌ ها را بکار بگیریم تا تأثیر تفکر مثبت را بر جسم، روان و عملکرد خود ببینیم.

۵/۵ - (۲ امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

9 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
دوره آموزش کارشناس جذب شوید
دوره برتری شدید
9
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx