قانون جذب و کتاب مقدس
فیلم ها و کتاب هایی مانند “راز” می خواهند این باور را به شما القا کنند که قانون جذب چیز جدیدی برای همه ی مردم می باشد اما حقیقت این است که قانون جذب از زمان کتاب مقدس شناخته شده است. در حقیقت ، کتاب مقدس نه تنها دستورالعمل های روشنی در مورد نحوه استفاده از قانون جذب ارائه می دهد ، بلکه مواردی را نشان می دهد که قانون جذب در آنها دخیل بوده اند.
یکی از اساسی ترین اصول در کتاب مقدس این است که “با خدا ، همه چیز ممکن است.” قانون جذب نیز خدا محور است. با این حال ، بسیاری از معلمان قانون جذب ، چشم انداز کتاب مقدس درباره قانون جذب را کنار گذاشته اند.
خداوند برای تک تک افراد این سیاره ، برنامه ، هدف و دلیلی دارد.
خدا می خواهد شما در هر جنبه از زندگی خود شادی ، عشق و خوشبختی را تجربه کنید.
خدا می خواهد شما به آرزوها و اهداف خود برسید. به همین دلیل کتاب مقدس قانون جذب را آموزش می دهد.
آیا می دانستید کتاب مقدس بیش از ۲۰۰ آیه مربوط به قانون جذب دارد؟
در آنها می فهمید که چگونه در همه زمینه های زندگی یعنی عشق ، پول ،کار و …خود به موفقیت برسید.
پس چرا قانون جذب در کلیساها تدریس نمی شود؟
برخی از کلیساها و مراکز مذهبی قانون جذب را آموزش می دهند. اما شما باید توجه زیادی داشته باشید زیرا آنها برای انتقال همان ایده هایی که هنگام مطالعه قانون جذب دریافت می کنید، از کلمات مختلفی استفاده می کنند. در واقع قانون جذب و کتاب مقدس در خلال آموزه های مذهبی بیان می‌شوند.
چگونه تسلیم شدن در برابر خدا می تواند باعث شود قانون جذب برای شما مؤثر واقع شود؟
آیا سعی کرده اید از قانون جذب استفاده کنید اما چیزی جز ناامیدی کسب نکرده اید؟ حتی ممکن است در بهترین حالت نتایج پراکنده ای دریافت کرده باشید .
اگر شما اینطور هستید ، به احتمال زیاد از یک امر مهم در زمینه ی قانون جذب یعنی ضرورت تسلیم شدن در برابر خدا، غافل شده اید.
مشکل: دلبستگی به خواسته هایتان
مشکل شماره ۱ برای کسانی که سعی در اجرای قانون جذب دارند دلبستگی بیش از حد به خواسته هایشان است.
به نظر غیر منطقی می آید ، زیرا شما فکر می کنید ، “خواسته های شما همان آرزوهایتان است و همان چیزی است که شما می خواهید ، بنابراین درست است که به آنها دلبسته باشید.” اما در قانون جذب ، دلبستگی به خواسته ها ،سریعترین راه برای از بین بردن هر فرصتی برای آشکارسازی خواسته ها در زندگی است.
مسئله ادراک
شما برای خوشبختی نیازی به هیچ چیزی ندارید.البته بهتر است بگویم که ، تنها چیزی که شما نیاز دارید خدا است – تا نور درون خود که دائما می درخشد را کشف کنید.
ماشین جدید ، شغل بهتر یا یک میلیون دلار نمی تواند برای شما شادی محض به وجود آورد.
برای ارضای روح ، به یک ارتباط معنوی قوی با حقیقت -یعنی با خداوند – نیاز دارید.
اعتقاد داشتن به اینکه شما به چیزهای دیگری احتیاج دارید ، فقط دروغ است و شما را از کسی که واقعاً هستید،جدا می کند.
هیچ یک از اینها به معنای کنار گذاشتن خواسته هایتان نیست. آرزو کردن امری طبیعی است. اما باز هم ، تفاوت در جهت گیری شماست. آیا شما به سادگی به دنبال یک خواسته هستید ؟ یا به دلیل کمبود و نیاز به آن نزدیک می شوید؟
قانون جذب به احساسات درونی شما پاسخ می دهد.
یک سوء تفاهم مشترک این است که قانون جذب به افکار شما پاسخ می دهد. اما این در واقع درست نیست البته به بیانی هم می تواند درست به نظر برسد زیرا افکار نیز تجلی حالت درونی شما هستند.
به همین دلیل می توانید پول بیشتری را آرزو کنید ، اما به این دلیل که به دلیل کمبود و نیاز مالی آن را می خواهید ، دقیقا برعکس خواسته تان را دریافت کنید.
با این حال ، شما همچنین می توانید از جایگاهی پر از شادی و لذت، پول بیشتری بخواهید. هنگامی که این اتفاق می افتد ، خدا به نوعی پاسخ می دهد و شادی را به شکل فراوانی مالی در زندگی شما تجلی می دهد.
بنابراین هنگامی که می خواهید میل خود را آشکار کنید ، کافی نیست که به طور مداوم در مورد آن فکر کنید.
آنچه مورد نیاز است تغییر واقعی در وضعیت درونی شما است. آنچه در حال حاضر به شما اعطا شده است ، تجلی از وضعیت درونی شما است. اگر تمایل دارید فردی باشید که مدام به کمبودها توجه می کند ، پس تنها چیزی که در زندگی تان مشاهده خواهید کرد فقدان خواهد بود.
قانون جذب و کتاب مقدس تسلیم شدن در برابر خدا را توصیه کرده اند
بنابراین ما مشکل را می دانیم که چیست: شما دقیقا می دانید که چه چیزی می خواهید ، اما واقعاً در حال تقویت وضعیت درونی خود نیستید تا این آرزو به واقعیت تبدیل شود.
این کار به نوعی مانند رشد دادن یک گیاه است. اگر دانه ای مناسب داشته باشید ، اما چیزهای لازم برای زنده ماندن و رشد را در اختیار آن قرار ندهید ، به یک گیاه کامل و بالغ تبدیل نمی شود.
اگر بذر را در خاک کم عمق بکارید ، زنده نخواهد ماند. اگر فقط گاهی اوقات به آن آب بدهید ، زنده نخواهد ماند و اگر اجازه ندهید گیاهتان نور کافی دریافت کند ، باز هم زنده نخواهد ماند.
نتایجی که در زندگی به دست می آورید ، تجلی از وضعیت درونی شما هستند. درواقع نشان می دهد که شما چه بذرهایی کاشته اید و چگونه از آن دانه ها مراقبت کرده اید. اگر گیاهانی را که دارید دوست ندارید ، بذرهای مختلفی بکاریدو به طور مناسب از آنها مراقبت کنید.
بدیهی است ، کاری منظور از کاشتن بذرهای مختلف ، تغییر حالت درونی است -. اما چگونه این کار را باید انجام دهیم؟
پاسخ کوتاه این است که با تسلیم شدن در برابرخداوند.
بله ، این جواب کوتاه برای این پرسش است ، اما لزوماً آسان ترین جواب نیست.
می بینید ، وقتی در زندگی روزانه خود در برابر خدا تسلیم شوید ، از درون به بیرون تغییر می کنید. شما شروع به رونمایی از حقایق زیبای معنوی می کنید.
این یک سفر است.
مشکل این است که بسیاری از مردم به سمت قانون جذب می آیند و معتقدند که این راهی آسان است تا هر کاری که می خواهند انجام دهند.
اگر به پیروان هر مذهبی ، به ویژه جناح های عرفانی نگاه کنید ، افرادی را می بینید که سالها تلاش می کنند تا بیشتر به خدا اعتماد کنند و یاد بگیرند که چگونه تسلیم او شوند. آنها خطای تکیه بر جهان مادی را برای خوشبختی درک می کنند و به کشف واقعیت روی می آورند.
این کار یک شبه انجام نمی شود.
افرادی هستند که تقریباً بلافاصله پس از کشف قانون جذب به موفقیت دست یافته اند.
معمولاً آنها به چند دلیل موفق شده اند:
- آنها با نگرشی سرگرم کننده و شاد به خواسته هایشان نزدیک می شوند.
- آنها اعتماد کافی به این فرایند دارند که هر آنچه می خواهند ممکن است .
- آنها این قانون را در مورد چیزهای کوچک امتحان می کنند که برای آنها از اهمیت زیادی برخوردار نیست.
- آنها از رشد معنوی برخوردار هستند ، بنابراین آنها می توانند از نتیجه نهایی جدا شوند ، زیرا آنها اهمیت تسلیم شدن در برابر خدا را می فهمند.
توجه داشته باشید در تمام نکات فوق ، فرد فرضی ما حالت درونی ایده آلی دارد که به همراه قانون جذب نتایج مثبتی را برایش به ارمغان می آورد.
برخی از دلایل دیگر
- حالت سرگرمی داشتن یک آرزو، برای استفاده از قانون جذب ایده آل است. شما نگران نتیجه نهایی نیستید ، بنابراین فضای کافی برای تحقق آن خواسته وجود دارد.
- بسیاری از اوقات ، وقتی چیز جدیدی که اهمیت چندانی ندارد را امتحان می کنیم ، می توانیم همه شک و تردیدها را حداقل به طور موقت متوقف کنیم. این امر به شما امکان می دهد که آشکارشدن آرزویتان را ، به خصوص اگر چیزی کوچک باشد،به چشم ببینید .
- تجلی چیزهای کوچک بسیار ساده تر از چیزی است که برای شما مهم است. در حقیقت ، اکثر مردم شکایت دارند که می توانند چیزهای کوچک را آشکارسازی کنند یعنی به آنها برسند ، اما در تلاش برای تجلی چیزهای مهم تر موفقیتی ندارند. دلیل آن چیست؟ زیرا آنها دلبسته ی خواسته هایشان هستند.
- اگر آنها رشد معنوی داشته باشند ، مطمئناً وضعیت مناسبی برای تجلی خواسته هایشان ایجاد خواهد شد.
برای درک ارتباط قانون جذب و کتاب مقدس اعتقادات ذهن ناخودآگاه خود را ارزیابی کنید.
عقاید ناخودآگاه شما می توانند شما را عقب نگه دارند. افکار شما عمدتا جلوه ای از اعتقادات ضمیر ناخودآگاه شما هستند. اگر افکار شما به طور مستقیم بر وضعیت درونی شما تأثیر بگذارد و افکار شما از عقاید ناخودآگاه شما ناشی شوند ، می توانند به کمک قانون جذب تأثیر به سزایی در موفقیت شما داشته باشند.
تغییر چنین باورهایی یک روند تدریجی است. وقتی به یکی از طرز فکر های خود نگاه می کنید و متوجه شدید که با یکی از عقاید محدود کننده ی قدیمی شما مطابقت دارد ، می توانید آن را به آرامی به عقیده جدید و دلخواهتان تغییر دهید.
جدا شدن از خواسته هایتان
مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که از خواسته های خود جدا شوید. من در بالا اشاره کردم که دلبستگی به خواسته ها بزرگترین مشکل برای کسانی است که می خواهند قانون جذب را به کار بگیرند.
جدا شدن از خواسته های خود بدان معنی نیست که آنها را نخواهید بلکه به این معنی است که به آنها احتیاجی نداشته باشید. خواسته های خود را از سر نیاز ، آرزو نکنید. شما نمی توانید ببینید که چیزی بهتر از آنچه درخواست کرده اید تجلی یافته است ، زیرا اغلب اوقات ، ما نمی دانیم بهترین چیز برای ما چیست.
