موفقیت شرکت پیکسار و قانون جذب
هرچه از موفقیت پیکسار برایتان بگوییم کم گفته ایم. آنها با معرفی داستان اسباب بازی ها در سال ۱۹۹۵ به شدت محبوب شدند و رکوردهای جدیدی را در فروش فیلم های انیمیشنی به ثبت رساندند. در این مقاله، ۶ درس از پیکسار یاد خواهیم گرفت که به ما در مسیر رسیدن به موفقیت کمک خواهند کرد.
این توصیه ها در واقع اسراری می باشند که به خوبی می توان از آنها در زندگی روزمره استفاده نمود. فرقی نخواهد کرد که نویسنده، داستان نویس، کارمند یا مدیر باشیم، در هر صورت می توانیم با مطالعه این رموز در مسیر صحیح موفقیت قرار بگیریم.
درس اول – تداوم و ممارست
اگر قصه ها یک چیز به ما یاد داده باشند آن، این است که موفقیت توسط سختی و بدبختی تعریف می شود. در واقع موفقیت، پیروزی می باشد در چهره ی شکست. بدون سختی و شکست، موفقیت به دست نمی آید. این به این معنی است که موانع، مشقت ها، شکست ها و سختی ها بخشی از بازی می باشند و راه فراری از آنها وجود ندارد.
اجازه ندهیم این موارد باعث دلسردی ما شوند. در واقع اینها باید موجب تشویق ما شوند. لذت موفقیت در آن است که برای رسیدن به آن اشک و عرق ریخته باشیم. موفقیت بدون سختی، اصلاً موفقیت نیست!
مهم نیست ما برنده شویم! مهم تلاشی است که بکار گرفته ایم.
درس دوم – مشخص کنیم دقیقاً چه چیز مهم است
هیچ کس در اولین تلاش، کار را درست انجام نمی دهد. تمام پیش نویس ها نیاز به ویرایش دارند. ایده های اولیه همگی باید بهینه شوند تا موارد اضافی در آنها پاکسازی شده و جنبه های مختلف آنها بررسی شود. اینها باعث خواهند شد تا نتیجه ی کار زیبا و ارزشمند شود.
همه ی ما آرزوهای بسیاری در زندگی داریم، اما منابع همه محدود است. هیچکس نمی تواند در تمام زمینه ها موفق باشد. پس حقیقت آن است که اگر می خواهیم در چیزی موفق شویم باید قبول کنیم که نمی توانیم در همه ی زمینه ها موفق باشیم. ابتدا تصمیم بگیریم که بیشتر مایل به انجام چه کاری می باشیم، تصمیم بگیریم دقیقاً کدام مسیر را می خواهیم طی کنیم و سپس باقی موارد را حذف نماییم و بر روی مورد انتخاب شده تمرکز کنیم. حال باید ایده ی اولیه را از حالت چک نویس خارج کرده و آنقدر به ابعاد مختلف آن بپردازیم که به کمال برسد.
درس سوم – محل استراحت خود را ترک کنیم
می دانیم چرا می گوییم باید محل استراحت خود را ترک نماییم؟ چرا که در آنجا هیچ سختی وجود ندارد و برای رسیدن به موفقیت باید سختی بکشیم. باید به خاطر داشته باشیم که همیشه موفقیت در فضای خارج از محل استراحت ما قرار دارد. پس جایی که قرار است راحت باشیم خبری از موفقیت نیست. موفقیت قرار نیست درِ خانه ی ما را بزند پس زمان آن رسیده که برخیزیم و در مسیر قرار گیریم.
باید یاد بگیریم که به جنگ با مشکلات برویم و تکانی به عضلات خود بدهیم. باید به دنبال سختی ها بگردیم و در پی شکست آنها باشیم. فراموش نکنیم که مبارزه بسیار خوب است. اگر سختی ها در حال غلبه بر ما بودند، درس اول را مرور کنیم.
درس چهارم – بدانیم به کدام سمت گام بر می داریم
قبل از اینکه جایی را برای رسیدن به موفقیت، نشانه رویم، باید تعریف کنیم که دقیقاً منظور ما از موفقیت چیست؟ آیا موفقیت فارق التحصیل شدن در رشته ی مورد علاقه مان است یا رسیدن استارتاپ مورد نظرمان به وضعیت سودهی؟ اصلاً شاید موفقیت آن باشد که وقتی در خانه مشغول کار هستیم بتوانیم فرزندمان را نیز به بهترین شکل ممکن بزرگ کنیم. موفقیت می تواند برای هر کسی تعریف متفاوتی داشته باشد. هر کسی باید خود نسبت به تعریف آن اقدام کند، اما پیش از انجام هر کاری باید دقیقاً موفقیت را تعریف نماییم تا بدانیم به دنبال چه هستیم. گام برداشتن بدون هدف به ناکجا آباد ختم خواهد شد.
پس از تعریف موفقیت، چند بار آن را از جنبه های مختلف مرور کنیم تا هدف را به بهترین شکل ممکن ترسیم نماییم.
درس پنجم – باید شروع کنیم
باید از یک نقطه شروع کنیم. شروع هر کاری دشواری های بسیاری را به همراه خواهد داشت. هیچ وقت مقاله شروع نمی شود مگر اینکه قلم را به روی کاغذ بکشیم یا انگشت ها، صفحه کلید را لمس کنند. بعضی وقت ها آنقدر به جنبه های منفی و دشواری های یک کار فکر می کنیم که انگیزه ی شروع کار از ما گرفته می شود. جنبه های مثبت را فراموش می کنیم و نمی توانیم حتی کار را شروع کنیم. وقتی هدف را به درستی انتخاب و ترسیم کردیم، باید شروع کنیم و نباید از سختی ها، ترسی به دل راه دهیم. هیچ وقت نگوییم از شنبه شروع میکنم، همین حالا زمانی است که باید شروع کنیم. آن روزی که باید شروع کنیم همین امروز است.
درس ششم – باید مسیر را طی کنیم
باید کاری که شروع کرده ایم را تمام کنیم. باید آنقدر سمج باشیم که سختی ها در مقابل تلاش و ممارست شما کم بیاورند. شک نکنید که هر لحظه که کم بیاورید شکست خورده‌اید. فراموش نکنید که برای رسیدن به موفقیت باید با سختی‌ها و دشواری‌ها مبارزه کنید و سد‌ها را از مقابل راه‌تان بردارید. باید مسیر را طی کنید و باید موفق شوید. این شما نیستید که کم می‌آورید، سختی‌ها باید خسته شوند.
به نظر شما برای رسیدن به موفقیت چه کار باید انجام داد؟ چقدر با موارد مطرح شده توسط پیکسار موافق یا مخالف هستید؟
