چگونه با استفاده از قدرت تفکر شخصیت خود را بسازیم
این سخن که «هر شخصی همانی است که در قلب خود به آن می اندیشد» نه فقط اساس و بنای بشر را در برمی گیرد، بلکه شامل تمامی شرایط زندگی او نیز می باشد. بر اساس قانون جذب هر شخصی خودش به تنهایی حاصل انباشتگی تفکرات خود بوده و همانی است که در فکر خود پرورش می دهد.
به همان صورت که از یک دانه، گیاهی جوانه زده و بدون آن دانه، بذر گیاه اصلا نمی تواند به وجود بیاید. هر کاری که یک فرد انجام می دهد درواقع حاصل بذرهایی است که در تفکر او پنهان شده اند و بدون آن ها انسان قادر نیست خودش را نشان دهد. درواقع این مبحث نه تنها برای کارهایی که توسط انسان با تفکر قبلی و با اختیار خود انجام می دهد صادق است، بلکه برای آن دسته از کارهای بدون تفکر قبلی و کاملا اتفاقی و حتی هیجانی هم صدق می کند.
جوانه و شکوفه ی تفکر، عمل انسان ها می باشد و میوه های آن شامل ناراحتی ها و خوشحالی های بعد از عمل ما می باشد. لذا طبق قانون جذب انسان همواره در حال درو کردن میوه های تلخ و شیرینی است که خودش برای خود کاشته است.
«اندیشه ی درون ذهن ما، ما را به انسانی که در ذهن مان هستیم، تبدیل کرده است». درواقع ما توسط ذهن مان، آن انسانی را که الان هستیم ساخته ایم. حال اگر افکار پلید و نادرست تنها اندیشه ی یک شخص باشد، در مسیر زندگی خود تنها بلا و گرفتاری خواهد دید. چرا که طبق ضرب المثل گاو به دنبال گاو می آید، به دنبال تفکرات منفی مشکلات، مصیبت ها و ناراحتی ها خواهند آمد؛ ولی در مقابل اگر یک انسان تفکری سرشار از پاکی داشته باشد، بدون هیچ شکی زندگی اش سرشار از شادمانی شده و همواره این سرور دنباله رو راه او خواهد بود و تمام این موارد بر اساس قانون جذب رخ خواهد داد.
نقش قانون علت و معلول در دنیای تفکر انسان ها
درواقع قانون علت و معلول همان طور که به صورتی ملموس در دنیای امروزی ما وجود دارد، صددرصد در دنیایی که در تفکر ما پنهان شده است نیز وجود دارد. هیچ گاه داشتن شخصیتی خدایی و مثبت به صورت تصادفی نیست؛ بلکه تنها زمانی می توان از این نوع میوه بهره برد که برای اندیشیدن درست همواره تلاش نماییم. این شخصیت مثبت همچنین توسط نشست و برخاست های یک شخص با افرادی است که تفکراتی همچون خدا دارند و در مقابل، داشتن شخصیتی حیوانی و پست تنها حاصل تفکراتی نادرست و حقیرانه در انسان می باشد.
تنها خودتان قادر هستید زندگی و شخصیت خود را بسازید
انسان تنها خودش می تواند زندگی خود را نابود کرده یا آن را آباد نماید. انسان می تواند با درست کردن سلاح هایی نابود کننده در ذهن خودش، شخصیت و زندگی خود را نابود کند. در مقابل با همین اندیشه می تواند کاخی مملو از قدرت، آرامش و شادی را برای خود ایجاد نماید. یک شخص قادر است با انتخابی مناسب و استفاده از اندیشه، متناسب با کاربرد اصلی اش، خود را به درجات الهی برساند و هم چنین در مقابل می تواند با استفاده ی نادرست از اندیشه و متضاد با کاربرد اصلی اش، به درجاتی پایین تر از درجه حیوانات نزول پیدا کند. درواقع انسان سازنده حاصل تمامی این نوع تفکرهایی است که بین این دو حد بی نهایت قرار دارند.
انسان ها همواره با قدرت تفکر خویش، در حال ریاست بر خود هستند!
از بین تمام حقایق روحانی که در این دوره و زمانه بازیابی شده و در مقابل نور قرار داده شده اند، هیچ کدام نمی تواند بیشتر از این وعده ی خدایی که انسان خود به تنهایی بر تفکر خودش ریاست کرده، به وسیله آن شخصیتش را ساخته و موقعیت ها، محیط و سرنوشت خود را می تواند بسازد، شادی بخش تر و مفید تر باشد.
درواقع بشر به عنوان یک موجود قدرتمند و دارای هوش، نبوغ، احساس، عشق و ارباب تفکرات خودش، کلید راهگشای هر وضعیتی که پیش بیاید را داشته و برای آن تلاش می کند؛ تا با تمام توان خود، هر آنچه را که در تفکرش وجود داشته و اراده ای برای آن دارد محقق سازد. جالب است بدانید بشر حتی زمان هایی که در بیچاره ترین و بدبخت ترین حالت ممکن خود به سر می برد، همواره در حال ریاست بر خودش می باشد با این تفاوت که در شرایطی ضعیف بوده و یا کج روی داشته باشد، اربابی نادان برای خودش می باشد که خود را به درستی مدیریت نکرده و ویرانی خودش را رقم می زند.
تبدیل به یک ارباب آگاه شویم!
زمانی که یک شخص در مقابل این نوع وضعیت، از خود واکنشی نشان داده و سعی می کند با تمام اراده اش قانونی را بیابد که بر طبق آن هستی اش به وجود آمده است، تبدیل به فردی دانا با ریاست درست می شود. این چنین فردی تلاش می کند تا تفکرات خود را به سمت مباحث مناسب و هوشمند سوق دهد و این ها ویژگی های یک ارباب آگاه می باشد. یک انسان تنها زمانی می تواند تبدیل به چنین شخصی شود که تمام قوانین پنهان تفکرات وجودی خود را کشف کرده و به آن ها دست یابد. این نوع کشف و دسترسی به مسائل پنهان، روشی کاملا تجربی و خود آزموده می باشد.
همان طور که می دانیم تنها زمانی می توانیم به الماس و طلا دست یابیم که اراده ای فولادین داشته و برای رسیدن به آن تلاش های بسیار زیادی داشته باشیم. اگر یک فرد عمیق ترین معادن روحش را به صورتی دقیق جست و جو کند، می تواند حقایقی که با هستی در ارتباط می باشند را به دست آورد. همواره این را به خاطر داشته باشید که تنها خودتان می توانید شخصیتی مناسب برای خود ساخته، مسیر زندگی خود را ایجاد نموده و معمار سرنوشت خودتان باشد.
چگونه از قانون علت و معلول در جهت خودشناسی استفاده کنیم؟!
اگر یک انسان همواره به تفکراتش توجه کامل داشته باشد، آن ها را به طور کامل در اختیار خود بگیرد و تلاش کند در جهتی درست تغییر دهد تا بتواند تماشاگر تاثیرات آن بر زندگی خود، دیگر افراد، شرایط و مسائل آن باشد می تواند با تمرین و تکرار ارتباطی بین قانون علت و معلول ایجاد نماید. هر تجربه ی یک شخص، حتی کوچک ترین اتفاقات یک روز را به عنوان وسیله ای در جهت درک عقل و قدرت که همان خودشناسی است به کار می گیرد.
این نوع شناخت شامل درک مسائل، عقل و نیرو می باشد. این را باید بدانید که قانون قطعیت در تمام این مسیر برقرار است. قانون قطعیت یعنی «عاقبت و سرانجام جوینده، یابنده می باشد و برای آن که بتوانیم دربی را باز کنیم به کلید نیاز داریم»، چرا که یک انسان تنها زمانی می تواند از درب های دانش عبور کند که تمرین، تکرار و صبر همواره همراه او باشند.
دوستان عزیز سایت پرورش افکار در مقاله ی بعد در مورد تاثیرات تفکر بر شرایط صحبت خواهیم کرد.
ادامه دارد …
