زندگینامه جورج ویلهلم فردریش هگل – پروفسور

نظرات 23
9 دقیقه زمان مطالعه

زندگینامه جورج ویلهلم فردریش هگل - پروفسور

بیوگرافی هگل (زندگینامه دانشمندان)

فردریش هگل در سال ۱۷۷۰ در اشتوتگارت آلمان متولد شد. دوران کودکی خود را مصادف با شروع چرخش ها و تغییرات اساسی در وضعیت سیاسی اروپا دید. اما ۶۱ سال بعد هنگامی که هگل چشم از جهان فرو بست، این فیلسوف بزرگ تحولات و تجربیات بزرگی را از نزدیک از سر گذرانده بود. برخی از این تحولات مهم عبارت از این بودند: انقلاب فرانسه، اشغال آلمان از سوی ناپلئون و بازگشت آلمان به دوران سابق و احیا نظم اشرافی در این کشور تحت رهبری پروس.

فردریش هگل هنگامی که فقط ۱۸ سال داشت دوره سه ساله الهیات در شهر توبینگن آلمان را شروع کرد و بعد از آن توانست دوره دو ساله فلسفه را به اتمام رساند. وی در سن ۶۱ سالگی در اثر ابتلا به بیماری وبا در گذشت. آموزه های او پیروان زیادی در سراسر دانشگاه های آلمان پیدا کرد. فردریش هگل توانست برداشت های مختلف فلسفی و گرایش های فکری گوناگون را زیر نفوذ فکری خود متحد کند و پس از مرگ نیز به حیات فکری فعال خود ادامه داد. زیرا شاگردان و پیروان متعدد او نقش مهمی در انتشار و تدوین آثار او بازی کردند. آثار هگل و تاویل او از تاریخ تأثیری عظیم بر اشکال تفکر و معرفت از مارکسیسم گرفته تا محافظه کاری بجا گذاشت.

فردریش هگل با بسیاری از سرآمدان دوران رمانتیک آلمان مانند هردر، لسینگ، شیلر و هولدرلین همزمان و با شلینگ همدرس بود. او از سرسخت ترین منتقدان همدرس خود شلینگ بود. فردریش مدتی در شهر برن بعنوان قاضی مشغول کاربود، اما بخش مهمی از فعالیت فکری اش را بعنوان استاد دانشگاه در شهرهای ینا و برلین گذراند و تا پایان عمر در همین سمت در برلین به کار ادامه داد. فردریش هگل موقعیت مستحکمی در محافل آکادمیک پروس داشت.


می توان گفت همان موقعیت ویژه و نفوذی را که کانت در دوران روشنگری در حیات فکری آلمان داشت، فردریش هگل در دوران رمانتیک به خود اختصاص داد. اما اگر دورنمایه اندیشه آزادی در نزد کانت عبارت از “رهایی خویشتن از طریق معرفت” و “شهامت بکارگیری فهم خود” صرفنظر از احساسات و قید و بندها و نهادهایی اجتماعی بود، فردریش هگل با رد اندیشه کانت رهیافت کاملاً متفاوتی را درباره آزادی پیش کشید. در زیر به رهیافت فردریش هگل درباره آزادی نیز خواهیم پرداخت.

فلسفه هگل

بطور کلی بخش مهمی از آثار فکری و فلسفی فردریش هگل در کوشش برای مقابله و رد نظرات کانت نوشته شده است. از اینرو بسیاری از متفکران از منظر امروز آثار او را همچون یک گسست جدی از دوران روشنگری می دانند. بویژه فردریش را از این جهت که اندیشه هایش مورد سوء استفاده نیروهای فاشیستی و توتالیتر قرار گرفته است، نکوهش می کنند. اما باید بیاد داشت که یکی از شگفتی های اندیشه های فردریش هگل آن است که نفوذ گسترده ای در میان همه ایدئولوژیها و اندیشه های مدرن از محافظه کاری گرفته تا فاشسیم و سوسیالیسم و مارکسیسم بجا گذاشته است و هر یک از این ایدئولوژی ها بخش هایی از اندیشه ها و آموزه های او را مورد توجه قرار داده و به کار خود گرفته اند.

زندگینامه جورج ویلهلم فردریش هگل - پروفسور

فردریش هگل درست برخلاف کانت مفهوم آزادی را در این می داند که: “انسان قادر به تمیز میان خیر و شر و کاربرد عقل در چارچوب و در همسویی کامل با ارزش های جامعه و نهادهای اجتماعی گردد”. چنین برداشتی از آزادی در واقع همسو با اندیشه های سیستماتیک فردریش هگل درباره دیگر مفاهیم فلسفی و تاریخی است. بنابراین فلسفه هگل شامل یک سیستم کلی است که در آن همه پدیده ها از منطق اندیشیدن تا اصول قانون اساسی همچون بیان های گوناگون یک اندیشه بنیادی واحد در نظام هستی تلقی می شود.

هگل در سال ۱۸۰۷ کتاب معروف خود فنومنولوژی روح (پدیده شناسی روح) را منتشر کرد. او در این آثار به اثبات «قدرت قاهره عقل» می پردازد که یکی از اهداف آن در واقع جدل با اندیشه های کانت و رد نظریه «سنجش خرد ناب» است.
بهرحال عده زیادی از نام آور ترین اندیشه ورزان قرن نوزدهم و بیستم به مباحث هگل و بویژه تاویل او از روند تکامل توجه کرده اند. پیروان و شاگردان هگل را معمولا به دو دسته تقسیم می کنند. گروه اول موسوم به «هگلیان پیر» یا «هگلیان راست» اند که در میان آنها کسانی همچون هنریش، گابلر و گوشل قرار دارند و تفسیری محافظه کارانه از هگل ارایه می کنند. وجه مشخصه هگلیان راست این است که با برداشت هگل درباره ضرورت ایجاد یک دولت ملی با ثبات و مقتدر برای انجام اصلاحات اجتماعی همسو بودند و همچنین با قرائت او از حکومت پروس همچون یک دولت عقلایی و یک جامعه درست توافق داشتند.


گروه دوم موسوم به «هگلیان جوان» یا «هگلیان چپ» اند که در میان آنها علاوه بر مارکس که خود را شاگرد هگل نامید، می توان از کسانی چون داوید اشترائوس، لودویگ فویر باخ، برادران باوئر و آرنولدروگه نام برد. هگلیان چپ برداشت های هگل از روند تاریخ و نیز انتقادات فرهنگی و اجتماعی و شیوه اندیشه او را پی گرفتند. باید در نظر داشت که بسیاری از انتقادات فرهنگی و اجتماعی هگل نه در کتاب «فلسفه حق» او بلکه در کتاب «پدیده شناسی روح» پیش کشیده است. مارکس و انگلس از اندیشه های او برای فرمولبندی کردن و تدقیق تفکر خود کمال سود را بردند.

زندگینامه جورج ویلهلم فردریش هگل - پروفسور

فردریش هگل در مقدمه کتاب «پدیده شناسی روح» می نویسد: “درک این نکته دشوار نیست که دوران ما زمانه زایش است و مرحله گذار به دورانی تازه. روح از جهانی که تاکنون در آن به سر می برد و از تصورات تاکنونی خود، گسسته و می خواهد که آن را به گذشته بسپارد و در گیر دگرسانی خویش است…. روح در پرورش خویش به آرامی و با کندی شکل تازه را می پذیرد و ساختار جهان کهن خود را محو میکند، جهانی که وضعیت متزلزل آن صرفا با نشانه های تک افتاده ای به چشم می آید.”

به این ترتیب فردریش هگل از فلاسفه بزرگ دوران مدرنیته است که فلسفه را به مباحث تجریدی محدود نمیکند و آن را به صورت گسسته از واقعیت دوران باز نمی شناسد. فردریش هگل همچنین سرچشمه دوران تازه را که نوید آنرا به شکل «نورجهان تازه» میدهد، خودآگاهی میداند. از نظر فردریش هگل چنانکه خواهیم دید آزادی تنها موقعیتی نیست که انسان به خواست خود عمل میکند، بلکه این موقعیت ابژکتیو با حالتی ذهنی یا سوبژکتیو باید همراه باشد. به باور هگل آزادی را باید در گستره ی خود آگاهی انسان جستجو کرد. آزادی به قلمرو مطلق تعلق دارد، اما محدود به آن نمی شود، بلکه در هرلحظه تاریخی نیز جلوه می کند.


لازم به یادآوری است که فردریش هگل تا سال ۱۸۱۶ در موضع مخالف دولت پروس بود، ولی سپس با نوشتن مقاله ای تحت عنوان «دولت پروس بویژه بر مبانی عقلایی قرار دارد» تغییر نظر داد. کتاب فلسفه حق او پس از این تجدید نظر نوشته شده است.

جمله ای از هگل: هیچ چیز بزرگی در جهان، بدون رنج و تلاش به دست نیامده است “  گئورگ ویلهلم فریدریش هگل”.

به این مطلب امتیاز دهید

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

23 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
دوره آموزش کارشناس جذب شوید
دوره برتری شدید
23
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx