مراقبه یعنی چه و چگونه مراقبه کنیم
اول این قانون رو به یاد بسپاریم که بر هر چیز که تمرکز کنیم، انرژی آن را دریافت می کنیم.
از صبح شروع می کنیم. از خواب بیدار می شویم، می رویم مسواک می زنیم و در همان حال به صد تا مسئله فکر می کنیم غیر از مسواک زدن. بعد صبحانه می خوریم در حالی که فکرمان هزار جای دیگه است غیر از صبحانه خوردن. بعد… در واقع هر کاری که داریم انجام می دهیم به همه چیز فکر می کنیم غیر از همان کار. این باعث می شود انرژی پنهان کارها را دریافت که نمی کنیم، هیچ! کلی هم انرژی ذخیره شده مان را الکی خرج می کنیم!
شاید از مراسم چای در چین یا ژاپن شنیده باشید. آن در واقع یه جور مراقبه در لحظه ی ابدی اکنونه.
تمرین هایی برای درک و لذت بردن در لحظه ی ابدی اکنون:
آموزش مراقبه و انواع روشهای مراقبه
تمرین اول: برای خودمان یه استکان چای بریزیم. با دقت سعی کنیم فقط به کاری که داریم انجام می دهیم، فکر کنیم. بعد در یه جای آروم بنشینیم و با آرامش چای را میل کنیم. به این فکر کنیم که با هر جرعه ی چای، همه ی انرژی موجود در آن را دریافت می کنیم و لذت می بریم. به لحظه لحظه ی خوردن چای دقت کنیم. (اگه فکر دیگه ای آمد در ذهنمان، خودمان را شماتت نکنیم. فقط آرام سعی کنیم دوباره به خوردن چای برگردیم.) بعد از اتمام، حتماً در دفتر مراقبه از خودمان تشکر کنیم.
تمرین دوم: مراقبه کنیم در زمان مسواک زدن فقط به مسواک زدنمان فکر کنیم. سعی کنیم از این کار لذت ببریم.
تمرین سوم: مراقبه کنیم زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فکر کنیم. مجسم کنیم با هر لقمه، انرژی موجود در غذا به همه ی سلول های بدنمان می رسد.از هر لقمه ی آن لذت ببریم.
نکته: غذایی که با مراقبه خورده می شود هرگز باعث چاقی های موضعی نم یشود. (در واقع وقتی ما غذا می خوریم در حالی که به صد چیز غیر از خوردن غذا فکر می کنیم، باعث انباشته شدن آن در جاهای نامناسب می شود. بر عکسش هم صادقه. یعنی کسانی که هر چیزی که می خورن، چاق نمی شن، اگه روی غذا خوردن آگاهانه، مراقبه کنن، همه ی انرژی موجود در غذا رو دریافت می کنند. حتی می توانیم مجسم کنیم که دوست داریم غذا در چه قسمتی از بدن ما باعث چاقی بشود! وقتی داریم غذا می خوریم در دلمان با لقمه هامان حرف بزنیم! از لقمه ی نان و پنیر صبحمان بخواهیم که همه ی نیروش را به ما انتقال بدهد. (نخندید! جدی می گم! این یکی از مراقبه های هندوهاست!)
تمرین چهارم: این تمرین برای سیگاری هاست. اگه روی کشیدن هر سیگار مراقبه کنیم، خیلی زودتر ارضا می شید و به تدریج تعداد سیگارهاتون کم و کمتر می شه.
به تدریج خودمان را عادت بدهیم که هر کاری که داریم انجام می دهیم، فقط به آن فکر کنیم و تصور کنیم با این کار همه ی انرژی نهفته در آن کار را داریم دریافت می کنیم. خیلی سخته، اما شدنی می باشد! شاید باورمان نشود اما به تدریج حتی از کارهایی که دوست نداشتیم، به شدت لذت می بریم.
این قانون رو به یاد بسپریم: بر هر چیز که تمرکز کنیم، انرژی آن را دریافت می کنیم.
حکایت:
یک حکایت از یه گورو ی ( استاد بزرگ) هندی که در یک کتاب خواندم. او با مریدانش دسته جمعی با هم، در محلی بیرون شهر، زندگی می کردند. همه ی مرید های او موظف بودند سالها پیش او زندگی کنند و آموزش ببینند. یک روز یه نفر به آن استاد مراجعه می کند و میگوید شما چه طوری به این قدرت رسیدید که می توانید با نگاه دیگران رو شفا بدهید؟ وقتی من مرید شما باشم، در طی این همه سال که باید پیش شما بمانم، چه تمرین هایی انجام میدهیم؟ در طول روز چه کار می کنیم؟
استاد می گوید: ما صبح ورزش می کنیم. بعد صبحانه می خوریم. بعدکار می کنیم تا ناهار. بعد ناهار می خوریم. کمی استراحت می کنیم ، باز کار می کنیم و شب می خوابیم!
آن شاگرد عصبانی می شود و می گوید امکان ندارد! ما همه ی این کارها را انجام میدهیم اما قدرت شما را نداریم. استاد می گوید: هرگز شما مثل ما این کارها رو انجام نم دهید. شما صبحانه می خورید، کار می کنید، تفریح می کنید، در حالی که به چیز دیگه ای دارید فکر می کنید، اما ما وقتی صبحانه می خوریم فقط به خوردن آن فکر می کنیم! وقتی کار می کنیم فقط به آن کار فکر می کنیم. وقتی…
بنابراین شما هیچ انرژی ای دریافت نمی کنید! اما ما همه ی انرژی های موجود در طبیعت را دریافت می کنیم و با بخشیدن فقط مقداری از آن به بیمارها، باعث شفای آن ها می شویم!
خوب و حالا تمرین آخر:
یک بار دیگه این متن را بخوانید و تصمیم بگیرید همه ی انرژی موجود در کلمات آن را دریافت کنید. لبخند بر لب داشته باشید. حالا آماده باشید تا در لحظه ی ابدی اکنون، شاد و راضی باشید.
از همین حالا شروع کنید! چون امروز اولین روز از روز های باقیمانده ی عمر شماست.
