تکنیک های انرژی بخشیدن به ذهن و زندگی

نظرات 2
11 دقیقه زمان مطالعه

تکنیک های انرژی بخشیدن به ذهن

در این مقاله می خواهیم در مورد نحوه انرژی بخشیدن به ذهن (قانون جذب) صحبت کنیم که شامل نکات طلایی برای توقف نکردن در مسیر موفقیت، اعتماد به نفس و در نهایت به وجود آوردن احساس خوب می شود. با ما همراه باشید.

کلید رنج و لذت در دستان شماست

کلید رنج و لذت در دستان شماست!

چندی پیش گزارش شد که ۴ پسربچه نوجوان به یک مرد بی خانمان در حالی که خوابیده بود حمله ور شدند و او را آن قدر کتک زدند که منجر به مرگ او شد.

اما از طرف دیگر شخصی مانند مادر ترزا تمام وقت و انرژی خودش را صرف یاری رساندن به فقرا کرده بود تا بتواند آن ها را از فقر و گرسنگی نجات دهد. یا مثلا فردی مانند بیل گیتس بخش عظیمی از سرمایه خود را صرف پاک کردن زمین از انواع بیماری ها کرده است.

چه چیزی باعث می شود که این افراد، این گونه زندگی کنند؟ این رفتارها از نیروهای رنج و لذت در ذات انسان سرچشمه می گیرد. هر کاری که می کنیم به خاطر دو نیرویی است که در درون ما انسان ها وجود دارد، تا لذت ببریم یا از رنج جلوگیری کنیم.

این نیروها قدرت های اصلی زندگی ما هستند که جنبه های مختلف زندگی ما را شامل می شوند. شغل، انتخاب سرگرمی ها، خانواده ای که داریم، بچه داشتن یا نداشتن، ورزش هایی که انتخاب کرده یا نکرده اید، کتاب هایی که می خوانید و فیلم هایی که تماشا می کنید همه این ها از نیروهای لذت و رنج است.

تغییری مثبت و طولانی مدت در زندگی

اگر از این دونیرو استفاده کنید، می توانید تغییری مثبت و طولانی مدت در زندگی خود ایجاد کنید.

گاهی اوقات کارهایی را مدام عقب می اندازید ولی این عقب انداختن بیشتر از انجام دادن آن کار، باعث آزار شما می شود. بنابراین دست به کار می شوید و آن ها را انجام می دهید تا به آن حس آرامش و راحتی برسید.

اجازه دهید باهم روند ازدواج را از این دیدگاه بررسی کنیم. یک نوع رنج قبل از ازدواج داریم که به آن رنج تنهایی می گویند؛ به این دلیل که کسی نیست تا با شما هم صحبت شود و دائم شمارا همراهی کند.

لذت قبل از ازدواج هم داریم. برای مثال وقتی که می خواهید کاری را انجام دهید، لازم نیست نظر شخص دیگری را هم در مورد آن جویا شوید، خودتان سریعا تصمیم می گیرید و کار دلخواهتان را انجام می دهید. وقتی تلویزیون در حال پخش برنامه ی مورد علاقه شماست، کنترل در دست خودتان است و با خیال راحت برنامه را تماشا می کنید.

خود ازدواج هم رنج و لذت مربوط به خودش را دارد. مثلا رنج ازدواج در این است که امکان دارد طرف مقابل دیدگاهش نسبت به شما متفاوت باشد و در مورد هر موضوعی دائم باهم جروبحث کنید. لذت ازدواج در این است که فردی در کنار شماست که عاشقانه دوستتان دارد، کنار او احساس آرامش دارید، با او می خندید و به سفرهایی می روید که تاکنون نرفته اید.

بنابراین در هر مرحله از زندگی، رنج و لذت وجود دارد. اما بیشتر مواقع رنج بر لذت پیروز می شود. اگر تنهایی شما را آزار دهد، به دنبال شخصی می گردید که با او ازدواج کنید اگر این پیشنهاد ازدواج بیشتر از تنهایی شمارا آزار دهد، مطمئنا ترجیح می دهید کاری نکنید و تنها باقی بمانید.

نیروهای رنج و لذت تعیین کننده نحوه ی زندگی ما

نیروهای رنج و لذت تعیین کننده نحوه ی زندگی ما هستند!

این نیروها قوانین زندگی هستند. شاید برایتان این سوال به وجود بیاید که چرا بعضی ها از چیزی رنج می برند اما آن را تغییر نمی دهند؟ برای مثال فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد؟

ترک کردن برای بعضی ها آسان و برای بعضی ها بسیار سخت است. افرادی که ترک کردن برایشان سخت است آن رنج و لذت محرک را ندارند. چون مواد مخدر هم یک اعتیاد روانی، و هم اعتیاد جسمی محسوب می شود. یا کسی که ناخن های خود را می جود؛ این افراد از نرمال و زیبا بودن شکل ناخن های خود لذتی نمی برند و حتی از شکل جویده شده و غیرطبیعی آن هم دچار رنج نمی شوند.

بنابراین اگر آن رنج و لذت وجود داشته باشد، این افراد به خود می گویند حالا وقت آن است که دست به کار شوم و کاری برای خودم انجام دهم. پس دست به کار می شود و به طبع، زندگی اش نیز دچار تغییر می شود. این مرحله ی من باید تغییر کنم نتیجه مستقیم رنج و لذت ایجاد می شود. خستگی یک رنج است اما رنج از دست دادن یک دوست به مراتب بیشتر از آن است. یا مثلا لذت برنده شدن یک میلیارد تومان خیلی بیشتر از چیزهای دیگر است.

ما در طول زندگی از چیزهای مختلفی رنج یا لذت می بریم. رانندگی در جاده های خارج شهر، به همان اندازه که برای شما رنج آور و کسل کننده است برای پدربزرگ و مادربزرگتان که در صندلی عقب نشستن لذت بخش و آرامش دهنده است.

محرک های رنج و لذت در زندگی

چگونه از محرک های رنج و لذت در زندگی استفاده کنیم؟

یک اصل مهم برای همه ما انسان ها این است که باید دقیقا روشن کنیم چه چیزهایی برای ما رنج و چه چیزهایی لذت بخش است و چگونه باید از این احساس رنج و لذت استفاده کنیم تا به اهدافی که داریم برسیم.

باید خیلی تمرکز کنید، رنج و لذت محرک های انگیزشی شما به حساب می آیند و شما باید از این ابزار برای کنترل زندگی خودتان بهره مند شوید. این کنترل می تواند یادگرفتن مهارتی جدید، تغییر یک عادت بد، تغییر جسمی و یا هر چیز دیگری باشد. درواقع فرقی نمی کند آن کار چه باشد شما باید از هر دو ابزار استفاده کنید.

پسر مدرسه ای

یک مثال ساده

سال ها قبل مراجعه کننده ای داشتیم که دانش آموز بود و وضعیت درسی فوق العاده بدی داشت! خودش می دانست و می خواست که تغییر کند چون همه ی چیزهای اطرافش به خاطر وضعیت بد درسی اش به هم ریخته بود. پدر و مادرش بسیار ناراضی و دوستانش ناراحت بودند. حتی مربی تیم بیس بال مدرسه می گفت اگر این وضعیت همچنان ادامه پیدا کند او دیگر نمی تواند در تیم حضور داشته باشد.

برای حل این مشکل سعی کردیم باهم تصویری واضح و روشن از ادامه یافتن این وضعیت داشته باشیم. این که دوستانش او را تنها می گذارند، مربی تیم به خاطر کاهش شدید نمراتش او را از حضور در تیم بیس بال منع می کند، پدر و مادرش به او اجازه حضور در فعالیت های سرگرمی و غیردرسی را نخواهند داد، رویای رفتن به دانشگاه را باید برای همیشه فراموش کند و اما بدترین رنج برای او ناامید کردن پدر و مادرش بود.

سپس تصویری روشن از حالتی درست کردیم که اگر وضعیت درسی اش را بهبود بخشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

در این تصویر خیلی احساس عزت نفس و غرور می کرد چون مربی از او راضی بود، دوستانش خوشحال بودند، از همه مهم تر پدر و مادرش به او افتخار می کردند و همچنین تمام خانواده تحسینش می کردند. خود او از این که بالاخره توانسته بود موفق شود خوشحال بود. این گونه بود که دو محرک رنج و لذت را تحت کنترل گرفت.

عقل و منطق و احساسات

عقل و منطق یا احساسات؟!

تا به حال از نزدیک با یک ورزشکار برخورد داشته اید؟ لذت یک ورزشکار در انجام رشته های ورزشی است و اگر آن ورزش را کنار بگذارد رنج خواهد برد. به عقیده بعضی ها، افراد بر اساس عقل و منطق خود زندگی را می سازند، این درست نیست! زیرا افراد بر اساس احساسات زندگی خود را می سازند. این یک نبرد بین قوه تخیل و قدرت اراده است و همیشه قوه تخیل پیروز این نبرد است که توسط احساسات و خاطرات شما کنترل می شود.

بنا به گفته سخنگوی بزرگ، زیگ زیگلار: «افراد خریدهای خود را باعقل و منطق توجیه می کنند، اما از روی احساسات انجام می دهند». واقعا درست است و همه چیز در همین نکته خلاصه می شود.

کاری را که بر اساس احساسات انجام می دهید با منطق توجیه می کنید. برای مثال طرز لباس پوشیدن، آیا زمانی که ۷ ساله بودید همین طور لباس می پوشیدید؟ یا زمانی که ۴۰ ساله شوید مانند الان لباس می پوشید؟ مسلما خیر، بازهم بر اساس دو عامل رنج و لذت این کار را انجام می دهید. در حقیقت شما به گونه ای لباس می پوشید که احساس خوبی در شما ایجاد می کند و حس می کنید این پوشش برای شما مناسب تر است.

ادامه دارد …

۳.۳/۵ - (۷ امتیاز)

رشد خودت رو استارت بزن !

درخواست ثبت نام در دوره های امیر شریفی

مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
هنگامی که پاسخی داده شود به ایمیل شما پیام ارسال میگردد

2 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشترین امتیاز
بازخورد درون خطی
دیدن تمام نظرات
دوره آموزش کارشناس جذب شوید
دوره برتری شدید
2
0
سوالی دارید؟ بپرسیدx